[IMG]
کاش میشد چشمانم آنطور که می خواهم با تو حرف بزند
آنگاه که خسته ام غم درونم را از اعماق وجودم فریاد بزند
اما دریغا چشم تو کجاست که دیدگان غمبار مرا دید بزند
کاش میشد چشمانم آنطور که می خواهم با تو حرف بزند
آنگاه که خسته ام غم درونم را از اعماق وجودم فریاد بزند
اما دریغا چشم تو کجاست که دیدگان غمبار مرا دید بزند
میدونی چند تا از دوستای منم ک اصلا نیستن یا رفتن.......:cry:
باشگاه داره جذابیتشو از دست میده:biggrin:
من فقط ب خاطر دوستام میام اینجا...........دلم واستون تنگ میشه:redface:
یادش بخیر دوران بچگی ...
هفت سنگ ...
گل کوچیک ...
دزد و پلیس ...
زوو ...
دوچرخه ...
منچ و مارپله ...
یادش بخیر از صبح تا شب تو کوچهها بازی میکردیم ...
همسایهها سرمون فریاد میزدند که بچهها یواشتر ...
دیگر این روزها خبری از بازیهای کودکانه نیست
کاش میشد چشمانم آنطور که می خواهم با تو حرف بزند
آنگاه که خسته ام غم درونم را از اعماق وجودم فریاد بزند
اما دریغا چشم تو کجاست که دیدگان غمبار مرا دید بزند
[IMG]
کاش میشد چشمانم آنطور که می خواهم با تو حرف بزند
آنگاه که خسته ام غم درونم را از اعماق وجودم فریاد بزند
اما دریغا چشم تو کجاست که دیدگان غمبار مرا دید بزند
[IMG]
کاش میشد چشمانم آنطور که می خواهم با تو حرف بزند
آنگاه که خسته ام غم درونم را از اعماق وجودم فریاد بزند
اما دریغا چشم تو کجاست که دیدگان غمبار مرا دید بزند
دوست داشتن یعنــــی اونی که
اگه صــــــد دفعه هم ناراحتــــش کنی
هربار میـــــــگه این دفعه آخـــــریه که می بخشــــــمت
و با اخـــــم میاد توی بغــــــلت...