نتایح جستجو

اصفهان هم قبلانا خوب بود هواش......کلا همه جا گرم شده...... قابل شمارو ندارن جیگرم......گریه نکن ولی.....ب اندازه کافی بدبختی هس گ گریه کنی:biggrin:

شهرام جون با این پولای زبون بسته چ میکنی؟؟؟؟؟؟فکرمو مشغول کرده بد.....:eek:

و علیکمو سلام......احوال شما رفیق قدیمی؟؟؟؟:D

خدایا… دهانم را بو کن… ببین، بوی سیب نمیدهد! من هیچ وقت حوایی نداشتم که برایم سیب بچیند! میدانی یک آدم بدون حوایش چقدر تنـــــــها میشود؟! میدانی محکوم بودن چقدر سخت است وقتی که گناهی نکرده باشی و حتی سیبی را نبوییده باشی؟! میدانی حوای بعضی از آدم هایت میگذارند و میروند؟! میدانی که میروند...

فدای شما منم خوبم عزیزم.......چ خبرا؟؟؟؟اصفهون چطوریاس؟؟؟؟هوا خوبه؟؟؟؟؟:D

خانوم خانوما رفتی صفا سیتی منگوله؟؟؟؟؟؟ :D خوش باشی هرجا هستی..........

خوبی خانوم خشکله؟؟؟؟

پرسید چرا دیــــر کرده است؟ نکند دل دیگری او را اسیـــر کرده است؟ خندیدم و گفتم: او فقط اسیر مـــن است، تنها دقایقی چند تــاخیر کرده است... گفتم امروز هوا ســـرد بوده است... شاید موعد قرار تغییـــر کرده است... خندیــد به سادگیــم و گفت: احساس پــاک تو را زنجیــر کرده است. گفتم از عشـــق من...

بیشمارند آنهایی که نامشان آدم است... ادعایشان آدمیت... کلامشان انسانیت... رفتارشان صمیمیت... حال،من دنبال یکی میگردم که... نه آدم باشد... نه انسان... نه دوست و رفیق صمیمی... تنها صاف باشد و صادق... پشت سایه اش خنجری نباشد برای دریدن... هیچ نگوید... فقط همان باشد که سایه اش میگوید.... صاف و...

زاهدی گوید جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد: اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود. دوم مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی . گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟...

1. تو خودت را رنگ زدی..تا شیبه خاطرات این آدما ها باشی؟ . . .شاید فراموش کردی....که این آدمها...رنگین کمان را با دروغ های خود رنگ میکنند! . .تو برای آنها...حتی معنی بی رنگی را هم نداری.! . . کاش سیاه و سفید بودی!. تا باورشان میشد...تو شیبه دروغ های رنگیِ آنها نیستی! شبیه حقیقتِ...خودت هستی!

سلام .............نه نیس:biggrin:

1. این روزها عشقها مکرر به سراغ آدمها می آیند و زودتر می میرند می شود حتی روزی صد بار عاشق شد و هزار بار فارغ ! دیگر چه جای حرفی هست برای صحبت از عشقهای اساطیری ؟ دست بردار از کهنه های دیروزی ! گذشت دوران قصه هایی که مردمانش خوب زندگی می کردند و در پایان ، خوب هم می مردند !.... می بینی...

تلاش برای زنده کردنِ یک رابطهِ از دست رفته مثل اینه که بخوای یه چای سردشده رو با ریختن آب جوش گرم کنی نه رنگش مثل اول میشه نه طعمش..!

همـیشـه خـــــودت بـاش ... دیگـــــران بـه انـدازه کافــــی هســتند ...

مرسی فرانک خشکلم:redface:

مهرداد نیومدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:confused:

دوست دارم نازنینم:redface:

زندگی همین است جایی معطل همین یک آغوش بی منت یک بوسیده شدن بی عادت یک دوســـ♥ـــتت دارم بی علت باور کن زندگی همین دوست داشتن است.

دلــــم برای خودم ســـوخت وقتـــی شــــما صدایـــم کردی..