نتایح جستجو

  1. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  2. eksir

    خب چرا در تالار عكس ارسال نميكنيد

    خب چرا در تالار عكس ارسال نميكنيد
  3. eksir

    راز این تصویر خیلی عجیب چیست؟

    اگه فهمیدین که چه چیزی در این تصویر باعث شگفتی شما خواهد شد. به نظر شما این نظامی زشت آمریکایی چه چیزی برای تعجب داره ؟ خب بیشتر دقت کنین تا بهتون بگم… هنوز نتونستین بفهمین ؟ خب نمیدونین راز این تصویر در کجاست ؟ برای فهمیدن راز تصویر باید تصویر رو سلکت (select) بکنین یعنی نشانه‌گر موس خود...
  4. eksir

    البته من فكر ميكنم نميشه چرا كه شما ميتوانيد در گالري عكس با فايلهاي ضميمه اپلود كنيد و همگي...

    البته من فكر ميكنم نميشه چرا كه شما ميتوانيد در گالري عكس با فايلهاي ضميمه اپلود كنيد و همگي ان را ببينند ولي براي ارسال شخص به شخص اگر شخص مقابل در فيس بوك عضو باشه و با دوستان Add باشه ميتوانه من فكر ميكنم به اين صورت باشه حالا براي اطمينان بيشتر ميتوانيد از دوستان اهل فن كه تخصصي در اين...
  5. eksir

    خواهش ميكنم شما بفرماييد اين عكسها را در قسمت گالري عكس باشگاه ميتوانيد ارسال كنيد يا نه ؟ يا...

    خواهش ميكنم شما بفرماييد اين عكسها را در قسمت گالري عكس باشگاه ميتوانيد ارسال كنيد يا نه ؟ يا فقط براي اشخاص نميتوانيد ارسال كنيد
  6. eksir

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    طعم شکار آهوی سر در کمند نیست ماند به شیر، شیوه وحشی شکاریم
  7. eksir

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    ملامت‌گوی عاشق را چه گوید مردم دانا که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
  8. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    بهتر است مستی ز خودپرستی نیستی به است عارفا ز هستی فارغم ز هستی، قسم به مستی تکیه تا بر این آستانه کردم
  9. eksir

    غزل و قصیده

    گریه را به مستی بهانه کردم شکوه‌ها ز دست زمانه کردم آستین چو از دیده برگرفتم سیل خون به دامان روانه کردم ناله دروغین اثر ندارد شام ما چو از پی، سحر ندارد مرده بهتر آن کو هنر ندارد گریه تا سحرگه، عاشقانه کردم از چه روی چو ارغنون ننالم از جفایت ای چرخ دون ننالم چون نگیرم از درد، چون ننالم دزد...
  10. eksir

    عليك سلام ..درود بر شما صبح شما هم به خير و شادي نه خانمي اين حرفا چيه انسانها در جواب دادن...

    عليك سلام ..درود بر شما صبح شما هم به خير و شادي نه خانمي اين حرفا چيه انسانها در جواب دادن سئوالي يا رد ان مختارند پس لزومي نداره كسي ناراحت بشه
  11. eksir

    شعر نو

    سبزي چشم تو ــ درياي خيال پلك بگشا كه به چشمان تو دريابم باز، مزرع سبز تمنّايم را. اي تو چشمانت سبز در من
  12. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    تا بر گذشته می نگرم ، عشق خویش را چون آفتاب گمشده می آورم به یاد می نالم از دلی که به خون غرقه گشته است این شعر ، غیر رنجش یارم به من چه داد
  13. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    روحی مشوشم که شبی بی خبر ز خویش در دامن سکوت به تلخی گریستم نالان ز کرده ها و پشیمان ز گفته ها دیدم که لایق تو و عشق تو نیستم
  14. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    باز هم قلبی به پایم اوفتاد باز هم چشمی به رویم خیره شد باز هم در گیر و دار یک نبرد عشق من بر قلب سردی چیره شد باز هم از چشمه لب های من تشنه ای سیراب شد ‚ سیراب شد باز هم در بستر آغوش من رهرویی در خواب شد ‚ در خواب شد
  15. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ما تکیه داده نرم به بازوی یکدگر در روحمان طراوت مهتاب عشق بود سرهایمان چو شاخهء سنگین ز بار و برگ خامش ، بر آستانه محراب عشق بود من همچو موج ابر سپیدی کنار تو بر گیسویم نشسته گل مریم سپید هر لحظه می چکید ز مژگان نازکم بر برگ دست های تو شبنم سپید
  16. eksir

    شعر نو

    چه گریزیست ز من؟ چه شتابیت به راه؟ به چه خواهی بردن در شبی این همه تاریک پناه؟ مرمرین پلهء آن غرفه عاج ! ای دریغا که ز ما بس دور است لحظه ها را دریاب چشم فردا کورست
  17. eksir

    شعر نو

    با این گروه زاهد ظاهر ساز دانم که این جدال نه آسانست شهر من وتو ، طفلک شیرینم دیریست کاشانه شیطانست روزی رسد که چشم تو با حسرت لغزد بر این ترانهء دردآلود جوئی مرا درون سخن هایم گوئی بخود که مادر من او بود
  18. eksir

    شعر نو

    باز خواندی باز راندی باز بر تخت عاجم نشاندی باز در کام موجم کشاندی گرچه در پرنیان غمی شوم سال ها در دلم زیستی تو آه، هرگز ندانستم از عشق چیستی تو کیستی تو
  19. eksir

    رباعی و دو بیتی

    آن یار که عهد دوستاری بشکست می‌رفت و منش گرفته دامان در دست می‌گفت دگرباره به خوابم بینی پنداشت که بعد از آن مرا خوابی هست
  20. eksir

    رباعی و دو بیتی

    روزی گفتی شبی کنم دلشادت وز بند غمان خود کنم آزادت دیدی که از آن روز چه شبها بگذشت وز گفتهٔ خود هیچ نیامد یادت؟
بالا