یه استاد داشتم فقط ادعا بود و مغرور و از خود راضی و تقریبا میشه گفت هیچی بار علمی نداشت بنده خدا ، نمره های پایان ترم رو که اعلام کرد من رفتم پیشش اعتراض کردم که اقا این چه وضع نمره دادن کار منو از کار یکیی دیگه که کپی بود باید 2 نمره کمتر باشه ... اونم به لکنت زبون افتاد که اره میدونم ولی...
اگر مرگ نبود زندگی بی ارزشترین کالا بود, زیبایی نبود, خوبی هم شاید
اگر عشق نبود به کدامین بهانه می خندیدیم و می گریستیم؟
کدام لحظه ناب را اندیشه می کردیم؟
چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری بیگمان پیش تر از اینها مرده بودیم, اگر عشق نبود
همیشه به یاد داشته باشیم که چهار چیز است که نمیتوان آنها را دوباره بازگرداند :
1. سنگ ........ پس از رها کردن!
2. سخن ............ . پس از گفتن!
3. موقعیت ... پس از پایان یافتن!
4. و زمان ........ پس از گذشتن
همیشه به یاد داشته باشیم که چهار چیز است که نمیتوان آنها را دوباره بازگرداند : 1. سنگ ........ پس از رها کردن! 2. سخن ............ . پس از گفتن! 3. موقعیت ... پس از پایان یافتن! 4. و زمان ........ پس از گذشتن
راستگویی در وفای به عهد
راستگویی در وفای به عهد
عده ای از راهزنان در بیابان به دنبال مسافری می گشتند تا اموالش را به غارت ببرند، ناگاه مسافری را دیدند، با اسبان خود به سویش رفتند و به او گفتند: هر چه داری به ما بده او گفت: راستش هشتاد دینار بیش ندارم که چهل دینارش را بدهکارم و با چهل دینار...
نظر به نامحرم
نظر به نامحرم
زن زيبايي به عقد مرد زاهد و مومني در آمد.مرد انساني بسيار قانع بود كه زن تحمل اين همه ساده زيستي را نداشت. روزي بالاخره تاب و توان زن به سر رسيد و با عصبانيت رو به مرد گفت:
حالا كه به خواسته هاي من توجه نمي كني..خود را مي آرايم و به كوچه و برزن مي روم تا همگان...
اقای وکیل
اقای وکیل
مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است.
پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند.
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید...