نتایح جستجو

  1. *زهره*

    حــامد [IMG] متخصص فرآیندهای پالایشی

    حــامد [IMG] متخصص فرآیندهای پالایشی
  2. *زهره*

    علیک سلام من باهاش کاری ندارم هر گلی زده به سر خودش زده به بچه‌ها می‌گم باز اخراجت کننا سر به سر...

    علیک سلام من باهاش کاری ندارم هر گلی زده به سر خودش زده به بچه‌ها می‌گم باز اخراجت کننا سر به سر من نذار
  3. *زهره*

    fiction and short story

    An Occurrence at Owl Creek Bridge BY AMBROSE BIERCE An Occurrence at Owl Creek Bridge BY AMBROSE BIERCE He had come to the surface facing down the stream; in a moment the visible world seemed to wheel slowly round, himself the pivotal point, and he saw the bridge, the fort, the soldiers upon...
  4. *زهره*

    fiction and short story

    An Occurrence at Owl Creek Bridge BY AMBROSE BIERCE An Occurrence at Owl Creek Bridge BY AMBROSE BIERCE A man stood upon a railroad bridge in northern Alabama, looking down into the swift water twenty feet below. The man's hands were behind his back, the wrists bound with a cord. A rope...
  5. *زهره*

    Mythology

    It does seem clear that Dionysus, at least the Phrygian Dionysus, was a late arrival in the Greek world and in Greek mythology. He is hardly mentioned at all in the Homeric epics, and when he is it is with some hostility. A number of his stories are tales of how Dionysus moved into a city, was...
  6. *زهره*

    Mythology

    Dionysus, also commonly known by his Roman name Bacchus, appears to be a god who has two distinct origins. On the one hand, Dionysus was the god of wine, agriculture, and fertility of nature, who is also the patron god of the Greek stage. On the other hand, Dionysus also represents the...
  7. *زهره*

    Letter Writing

    Sample Letter of Appeal
  8. *زهره*

    Letter Writing

    Writing a Letter of Appeal In cases where unfair treatment was committed, a letter of appeal can help to rectify the situation. An appeal letter allows you to state your side of the story using facts to support your cause to convince the reader(s) to reconsider your case. The letter should be...
  9. *زهره*

    نمونه مکالمات عمومی

    مکالمه‌ی 16 بیان احساسات A: “Hey Mike. I heard about your break up. You must be devastated.” هی مایک، شنیدم جدا شدی. باید داغون باشی B: “It’s more than I can bear. I don’t think I can go on.” بیشتر از تحمل منه. فکر نمی‌کنم بتونم ادامه بدم A: “Come on Mike. It’s not the end of the world.” بیخیال...
  10. *زهره*

    كوي دوست

    تا سواد قريه راهي بود چشم هاي ما پر از تفسير ماه زنده بومي شب درون آستين هامان مي گذشتيم از ميان آبكندي خشك از كلام سبزه زاران گوش ها سرشار كوله بار از انعكاس شهرهاي دور منطق زبر زمين در زير پا جاري زير دندانهاي ما طعم فراغت جابجا مي شد...
  11. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    امتداد مرا تا مساحت تر ليوان پر از سطوح عطش كن كجا حيات به اندازه شكستن يك ظرف دقيق خواهد شد و راز رشد پنيرك را حرارت دهن اسب ذوب خواهد كرد ؟...
  12. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    خيال مي كرديم ميان متن اساطيري تشنج ريباس شناوريم و چند ثانيه غفلت حضور هستي ماست در ابتداي خطير گياه ها بوديم كه چشم زني به من افتاد...
  13. *زهره*

    شعر نو

    من عبادت احساس را به پاس روشني حال كنار تال نشستم و گرم زمزمه كردم عبور بايد كرد و هم نورد افق هاي دور بايد شد و گاه در رگ يك حرف خيمه بايد زد...
  14. *زهره*

    کوچه های تنهایی

    هزار سال گذشت صداي آب تني كردني به گوش نيامد و عكس پيكر دوشيزه اي در آب نيفتاد و نيمه راه سفر روي ساحل جمنا نشسته بودم و عكس تاج محل را در آب...
  15. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    این گردباد نیست که بالا گرفته است از خود رمیده‌ای است که صحرا گرفته است
  16. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    کنعان ز آب دیده یعقوب شد خراب ابر سفید اینهمه باران نداشته است
  17. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    درین دو هفته که مهمان این چمن شده‌ای به خنده لب مگشا، روزگار گلچین است
  18. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    سیل از ویرانهٔ من شرمساری می‌برد نیست جز افسوس در کف، خانه‌پرداز مرا
  19. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    گویند مرا صوابرایان به هوش چون دست نمی‌رسد به خرسندی کوش صبر از متعذر چه کنم گر نکنم گر خواهم و گر نخواهم از نرمهٔ گوش
  20. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ماه رویا روی خوب از من متاب بی خطا کشتن چه می‌بینی صواب دوش در خوابم در آغوش آمدی وین نپندارم که بینم جز به خواب از درون سوزناک و چشم تر نیمه‌ای در آتشم نیمی در آب هر که بازآید ز در پندارم اوست تشنه مسکین آب پندارد سراب ناوکش را جان درویشان هدف ناخنش را خون مسکینان...
بالا