نتایح جستجو

  1. *زهره*

    ....WORD FORMS....

    Permanent (adj): This is our permanent home. Permanently (adv): We expect to live here permanently. Permanence (n): The permanence of the treaty was in doubt.
  2. *زهره*

    تیکه ضرب المثلی

    استعداد ذاتیه:)
  3. *زهره*

    تیکه ضرب المثلی

    دستت چو نمی‌رسد به خانم- دریاب کنیز مطبخی را:redface:
  4. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    تو به خود رفتی، از آن کار به جایی نرسید هر که از خود نرود هیچ به جایی نرسد
  5. *زهره*

    ....WORD FORMS....

    Furious (adj): A furious storm suddenly arose Furiously (adv): It rained furiously Fury (n): Its fury drove us into the house Infuriate (v): Lateness always infuriates him Infuriating (adj):Lateness is an infuriating habit Infuriated (adj): He was too infuriated to enjoy his dinner
  6. *زهره*

    ....WORD FORMS....

    دوستان عزیزم این تاپیک به منظور آشنایی بیشتر با اشکال یه کلمه راه‌اندازی شده و می‌تونه برای یادگیری زبان خیلی مؤثر باشه..البته اگه با دقت خونده بشه قبل از هر چیز این رو به خاطر داشته باشید که کلماتی که با هم میان خیلی مهمه پس حواستون به حروف اضافه‌ی قبل و بعد از کلمات باشه اگه سؤالی بود در...
  7. *زهره*

    باااشه

    باااشه
  8. *زهره*

    چشم دوست عزیز

    چشم دوست عزیز
  9. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    تشکر نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
  10. *زهره*

    یک دنیا ممنون

    یک دنیا ممنون
  11. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا می بینی و هر دم زیادت می کنی دردم تو را میبینم و میلم زیادت میشود هردم
  12. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
  13. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار کرده ام خاطر خود را به تمنای تو خوش
  14. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    چون پرنده اي که سحر با تکانده حوصله اش مي پرد ز لانه ي خويش با نگاه پر عطشي مي رود برون شاعر صبحدم ز خانه ي خويش در رهش ، گذرگاهش هر جمال و جلوه که نيست يا که هست ، مي نگرد آن شکسته پير گدا و آن دونده آب کدر وان کبوتري که پرد در رهش گذرگاهش...
  15. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
  16. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    * ترانه ميلادي * عشق شوخي نيست * ترانه ميلادي * عشق شوخي نيست همه چيز از يک بازي احمقانه شروع شد ، با ديدن آن جوان تازه وارد به کلاس نا خداگاه من و بهناز و ميترا نگاهي به يکديگر کرديم و من با چشمکي به اونها فهماندم که نقشه هاي جالبي براي اين تازه وارد در سر دارم ، باز هم سوژه اي...
  17. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    من عاشق این شعرم :gol: مرسی هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما
  18. *زهره*

    شعر نو

    گل خورشيد وا مي شد شعاع مهر از خاور نويد صبحدم ميداد شب تيره سفر مي كرد جهان ازخواب بر مي خاست و خورشيد جهان افروز شكوهش مي شكست آنگه خموشي شبانگاه دژم رفتار و مي آراست عروس صبح رازيبا وي مي پيراست جهان را از سياهيهاي زشت اهرمن رخسار...
بالا