یک کمی دست نوشته از سال 83
یک کمی دست نوشته از سال 83
دست نوشته های سال 83
در شب های تاریک تنهایی صدای گریه هایم در سکوت شب گم می شد.من برای که گریه
کردم,برای تو,اما دیدم تو ایی در کار نیست.در گریه هایم تورا میخواندم,آره تو,باز این تو که بود که
من برایش چشمانم را خیس میکردم.شب تنها در...