گاهی خودم رو اینجوری تصور میکنم:
بلانش زندگی را مانند سنجابی که روی دوشش بگذارد،رام کرده بود؛زندگی او مانند دخترکی پرتمسخر،سرمست و ابدی،مثل فرشته کوچک هستی،روی دوشش نشسته بود.بعضی آدمها اینطورند.خوشبختی را به شما هدیه میدهند و این هدیه،بدتر از هر نوع دزدی است.
بلانش از آن دخترهایی نبود که...