نتایح جستجو

من که یه کمی بهشون حسودی می کنم !!!!

با مزه است. بچه ها من که وقتی کوچولو ها رو می بینم به حال قشنگشون قبطه می خورم. خوش به حالشون خنده اشون از ته دله ببینید چقدر معصوم خنده اشون ...

عشق یعنی اینا و خیلی چیزای دیگه!!!!

احوال شما؟؟؟؟

بله میدونم. ولی از کجا معلوم خود ما هم یه قربانی حالا از یه نوع دیگه و یک جور دیگه نباشیم؟؟؟1

نمی دونم چی بگم ؟ گریه کنم ؟ عصبانی بشم؟ واقعاً درموندم!

آخ که اگه تو رو گیر بیارم من!!!

خب خب من برم بعد میبینمتون به بحثمون حتماً ادامه میدیم آبجی کوچولوها:d

خوب خانمی چرا باهاش صحبت نمی کنی و بگی به چه دلیل نمی خوای دستشو بگیری؟ از کجا می دونی که امتحان نیست؟ همیشه منطقی برخورد کن نه از روی احساس و عصبانیت.

من به خاطر سفیدی موهام ناراحت نیستم . خوب همون خط و نشون و کلاه زر نشون.

ببین آناستازیا جون میگم یک طرفه قضاوت می کنی میگی نه . تو اصلاً می دونی جریان کاملاً از چه قراره که رأی صادر می کنی؟؟

یعنی چه نمه؟؟؟

50 سالم نیست. ولی همین 5 سالی که از شما بزرگترم خیلی دیدگاهامو تغییر داده. میگن موهامو تو اسیاب سفید نکردم! من 24 سالمه ولی موهامو واقعاً تو آسیاب سفید نکردم. (قابل توجهت: مقدار قابل توجهی از موهام سفیدشده جنبه ارثی هم نداره)

چقدر حاضری براش از خودت مای بزاری؟؟

قربان تو. این یکی بود. خانمی بزرگتر که بشی غصه ها فرق می کنن.

چرا تا الآن نتونستی؟

خوش به حالش حتماً آدم بزرگیه

خب منم برم. اگه دوست داشتی بعد راجع بهش بیشتر حرف میزنیم. یکی از غم ها مو بگم میدونی خیلی سخته آرزویی رو که عزیزترین کست سالهاست واسه بهش رسیدن زحمت کشیده و بزرگترین آرزوی تو هم هست یه احمق کلاً خرابش کنه . دل خودم به جهنم . اما با غم عزیزم چه کنم . فقط با حماقت کس دیگه ای آینده ای که...

دوست تو احساس خوشبختی می کنه چون امید پیدا کرده واسه آینده اش.

خوش می گذره ها!!! :d