:w14:فصل سوم:w40:
قرار بود آخر هفته همراه مامان و بابا و سولماز به شیراز بریم،اما روز یکشنبه عمو تماس گرفت و اطلاع داد شاهین روز چهارشنبه ساعت شش بعد از ظهر به ایران برمیگردد.به همین دلیل مامان و بابا از رفتن به شیراز منصرف شدند.
من از یک طرف از آمدن شاهین خوشحال بودم ،چرا که او هم مثل من تنها...