نتایح جستجو

  1. الناز تبریز

    دورت بگردممم آوایی مهربونم:heart::heart::heart:

    دورت بگردممم آوایی مهربونم:heart::heart::heart:
  2. الناز تبریز

    مشاعرۀ سنّتی

    دل از مهر وصفا پر بود، بی رنگ و ریا بودیم صفا و مهر رفت و آمده جور و جفا امشب تنم از ترس می‌لرزد چرا، چون بی‌کَس و تنها دلم ازغصه پرخون شد، زدست بی وفا امشب
  3. الناز تبریز

    مشاعره با اشعار بداهه ...

    یکی جان مرا از من گرفت از که پرسم چرا نامم گرفت بس که دل آرام نگشت خانه ویرانه شد اندوه دل من با چه پیمانه شد؟
  4. الناز تبریز

    مشاعرۀ سنّتی

    داغ داريم نه داغـی كه بر آن اخم كنيم مرگمان باد اگر شكوه ای از زخم كنيم مرد آن است كه از نسل سياوش باشد "عاشقی شيوه‌ی رندان بلا كش باشد "
  5. الناز تبریز

    [IMG]

    [IMG]
  6. الناز تبریز

    مشاعرۀ سنّتی

    تاريخ يك كتاب قديمي ست كه در آن از زخم هاي كهنه ي من ياد مي شود
  7. الناز تبریز

    مشاعرۀ سنّتی

    الهی ! اشک چشمی، سوز آهی فروزان خاطــری، روشن نگاهــــی زهرسو بسته شـــــد درهای امید کلیدی ، رخنه ئی ، راهی پناهی
  8. الناز تبریز

    مشاعره با اشعار بداهه ...

    من از گریه سرشارم به روی مزارم گل نمی خواهم مزارم باشد یک گوشه تنها من از مردم هیچ نمی خواهم
  9. الناز تبریز

    مشاعرۀ سنّتی

    یك روز كه زیبا غزلی در نظر افتاد ما را هم از عشّاق سرودن به سر افتاد اما ز بد اقبالی و ناشی گری ما با بانوی منزل جدلی سخت درافتاد:surprised:
  10. الناز تبریز

    مشاعرۀ سنّتی

    سلام آمدی ، گل در وجودم زاده شد برگ برگِ خاطرم ، افتاده شد کوچ کردی مدتی از بزم عشق باز قلبت ، راهی این جاده شد
  11. الناز تبریز

    مشاعرۀ سنّتی

    تا که در بازارِ طعنه هیچ حرفی نشنویم بی خیالی ، پنبه را کرده فرو در گوشمان
  12. الناز تبریز

    [IMG]

    [IMG]
  13. الناز تبریز

    کوچه های تنهایی

    عطرها بی رحم ترین عناصر زمین اند بی آنکه بخواهی می برندت تا قعر خاطراتی که بـــرای فراموشیــشــان تــا پـــای غـــرور جنگیـــــدی
  14. الناز تبریز

    رد پای احساس ...

    من خجل از همه اقوام و رفیق من که یک عمر گمان میکردم تنهایم و نمی دانستم من به اندازه یک مجلس ختم، دوستانی دارم ...
  15. الناز تبریز

    مشاعره با اشعار بداهه ...

    من به سر کوی تو زلف پریشان دارم به یک لحظه دیدار تو شوق دوران دارم
  16. الناز تبریز

    گفتگوهای تنهایی

    یک نفر مست پیش میاید کوزه در دست پیش می اید عاشقی جرم نیست ای مردم اتفاق است پیش می اید...
  17. الناز تبریز

    [IMG]

    [IMG]
  18. الناز تبریز

    خلوتی با خدا

    خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را مبادا گم کنم اهداف زیبا را مبادا جا بمانم از قطار موهبت هایت خداوندا مرا مگذار تنها لحظه ای حتی . . .
  19. الناز تبریز

    مشاعرۀ سنّتی

    من گریه ی آتشین نمی دانستم من سوز دل حزین نمیدانستم نه نام بمن گذاشت عشقت نه نشان من عشق تورا چنین نمیدانستم
بالا