هیچ روزی مثل امروز هوای عکاسی به سرم نزده بود ! هیچ روزی مثل امروز اینقدر با خودم لج نکردم که نرم عکاسی! درست مثل لج کردنم برای دکتر رفتن تا این سرما خوردگی لعنتی گورشو گم کنه ! چون خیلی کسل و بی حوصلم کرده..
توی شلوغی اتاقی که مرتب کردنش رو نیمه کاره رها کردم ، می شینم کتاب بریدا رو بخونم ...