ولی همه بعدش فهمیدن
من با دو تا از دوستام بودم اونا اول شکه شدن من خودم میخندیدم بعد که دیدن من چیزیم نشده اونام باهام خندیدن این طور مواقع باید بخندی تا سوزه نشی
منم ی بار تو دانشگاه افتادم اما شانسم گرفت هیچ کس اونجا نبود ولی اینقدر خاکی شدم که همه فهمیدن من افتادم دستمم سر این قضیه از بند در رفت کلی دوستم بهم خندید