نتایح جستجو

  1. *زهره*

    من نمی‌تونم اجازه بدم کسی بهم به این راحتی توهین کنه

    من نمی‌تونم اجازه بدم کسی بهم به این راحتی توهین کنه
  2. *زهره*

    این سایت می‌تونه بهت کمک کنه www.poemhunter.com

    این سایت می‌تونه بهت کمک کنه www.poemhunter.com
  3. *زهره*

    تو و امثال تو پشیزی برام اهمیت ندارین

    تو و امثال تو پشیزی برام اهمیت ندارین
  4. *زهره*

    سعی می‌کنم روم اثر نداشته باشن .......واییییییییی خیلی بده

    سعی می‌کنم روم اثر نداشته باشن .......واییییییییی خیلی بده
  5. *زهره*

    آمان آمان از دست این درسا وقتی که قرن به قرن به ما سر می‌زنی مهلومه که ازمون بی‌خبر می‌مونی دیگه...

    آمان آمان از دست این درسا وقتی که قرن به قرن به ما سر می‌زنی مهلومه که ازمون بی‌خبر می‌مونی دیگه مدیریت چخ چتیندی پدرم دراومده بس که با بعضیا سر و کله زدم
  6. *زهره*

    بو سمیرا دی سمیرا بورادی سمیرا چخ عزیز دی جیگرم دلم برات شده بود یه ذره کجا بودی تو؟...

    بو سمیرا دی سمیرا بورادی سمیرا چخ عزیز دی جیگرم دلم برات شده بود یه ذره کجا بودی تو؟ فدااااااااااااات
  7. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی لطف کردی سایه‌ای بر آفتاب انداختی تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت حالیا نیرنگ نقشی خوش بر آب انداختی گوی خوبی بردی از خوبان خلخ شاد باش جام کیخسرو طلب کافراسیاب انداختی هر کسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت زان میان پروانه را در...
  8. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ساقیا برخیز و درده جام را خاک بر سر کن غم ایام را ساغر می بر کفم نه تا ز بر برکشم این دلق ازرق فام را گر چه بدنامیست نزد عاقلان ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را باده درده چند از این باد غرور خاک بر سر نفس نافرجام را دود آه سینه نالان من سوخت این افسردگان خام را محرم...
  9. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    دود آه سینه نالان من سوخت این افسردگان خام را
  10. *زهره*

    زهره دیگه از بد و بیراهای این یارو داره کفری می‌شه خیلی بی‌تربیت و بددهنه

    زهره دیگه از بد و بیراهای این یارو داره کفری می‌شه خیلی بی‌تربیت و بددهنه
  11. *زهره*

    ### سوالات، درخواستها و مشكلات خود را درمورد زبان انگليسی اينجا مطرح كنيد ###

    فکر می‌کنم باید خودت بری (شخصا) چون خریدای اینترنتی معمولا همین جورین، همیشه یه‌چیزیشون کمه بعید می‌دونم بوشهر پیداش کنی. اگه می‌رفتی نمایشگاه کتاب خیلی خوب می‌شد ولی اگه کسی هست که شیراز یا اصفهان یا تهران که بتونه برات بگرده خیلی عالی می‌شه
  12. *زهره*

    اگه کاری از دستم بر بیاد و دیگران بر بی‌کفایتی من خرده نگیرن چرا که نه

    اگه کاری از دستم بر بیاد و دیگران بر بی‌کفایتی من خرده نگیرن چرا که نه
  13. *زهره*

    والله ادمین یه مقداری یه دنده‌س نمی‌دونم کاری کنه یا نه

    والله ادمین یه مقداری یه دنده‌س نمی‌دونم کاری کنه یا نه
  14. *زهره*

    فراق یار

    دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن از دوستان جانی مشکل توان بریدن خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ وان جا به نیک نامی پیراهنی دریدن گه چون نسیم با گل راز نهفته گفتن گه سر عشقبازی از بلبلان شنیدن بوسیدن...
  15. *زهره*

    غزل و قصیده

    خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن غم دل چند توان خورد که ایام نماند گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش اعتبار سخن عام چه خواهد...
  16. *زهره*

    تولده تولده.......تولدش مبارکه.......تولد باغبان65

    خاله جون گفتی چند سالته؟ گلم می‌خوای برات قاقالی‌لی بخرم با عروسکات بخوری؟
  17. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست خوش فتاد آن خال...
  18. *زهره*

    كوي دوست

    ما شقايق کوهستان هاي وطنمان را داريم و هر که را که تاب اين آتش رويان را در سينه دارد ما شقايق ها را دوست داريم و روييدن و باليدنشان را و به شباهنگامي چنين پاسداري شان را گرد آمده ايم ما گل ها را دوست داريم و نه تنها گلها ي گلخانه را که گلهاي وحشي خوشبو را...
  19. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    دل صلح آفرين را بايدم جنگي کنم چندي به جاي هر چه دلتنگي گرانسنگي کنم چندي به آهنگ زمين و آسمان چرخنده گرديدم برون رفت آرزو دارم بدآهنگي کنم چندي سيه چشماتن در اشکم سيه بختان ايامند سزد گر اين سياهي ها به خون...
بالا