« به سراغ زنها میروی؟ تازیانه را فراموش مکن » زرتشت چنین گفت
واقعا شخصیت زن همونه که صادق هدایت ...
زرین کلاه تمام زندگیش ، جوانیش ، نفرین مادرش ، بعد آن شب مهتاب که با گل ببو به تهران میآمد ، نفرین مادر گل ببو همه از جلوش گذشت .
اگر چه تشنه و گرسنه بود ولی ته دلش خوشحال شد . نمیدانست چرا...