يادش به خير
عهد جواني
که تا سحر
با ماه مي نشستم
از خواب بي خبر
اکنون که مي دمد سحر از سوي خاوران
بينم شبم گذشته
ز مهتاب بي خبر
اين سان که خواب غفلتم از راه مي برد
ترسم که بگذرد ز سرم آب بي خبر
دو خورشيد زرد
مي دميد از بلنداي بام
بر آن پرده روشن لاجورد
چو از بام ايوان مي افراخت قد
چو از لاي پيچک مي افروخت چشم
به گنجشک ها درميافکند هول
ز پروانه ها بر مي انگيخت گرد
سبک مخملي بود هنگام مهر
گران آتشي...
اين درخت بارور که سالهاست
بي هوا و نور مانده است
بازوان هر طرف گشوده اش
از نوازش پرندگان مهربان
وزنواي دلپذيرشان
دورمانده است
آه اينک از نسيم تازه تبسمي
ناگهان جوانه ميکند
از ميان اين جوانه ها
جان او چو مرغکي ترانه خوان...
تو را دارم اي گل جهان با من است
تو تا با مني جان جان با من است
چو مي تابد از دور پيشاني ات
کران تا کران آسمان با من است
چو خندان به سوي من آيي به مهر
بهاري پر از ارغوان با من است
کنار تو هر لحظه گويم به...
وای چقد موووووووووش
چند وقتشونه؟ بابابزرگ شدی؟
تهران موزیک که راه افتاده، من یه پارتشو دانلود کردم مونده از پارت دومش فقط 30 مگش
قربون دست اون فیلما رو که گفتی بده بهش
فیلمی هم خواستی بگو بدم دستش بیاره برات