نتایح جستجو

دهنت و شيرين كن [IMG]

عليك سلام...خر خوشحال از كجا گير بياورم ؟

[IMG]

آه [IMG]

یاری به دست کن که به امید راحتش واجب کند که صبر کنی بر جراحتش ما را که ره دهد به سراپرده وصال ای باد صبحدم خبری ده ز ساحتش

من بانگ بر کشيدم از آستان ياس: )) آه اي يقين يافته، بازت نمي نهم!))

عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست در کار عشق او که جهانیش مدعی ست این شکر چون کنیم که ما را رقیب نیست

اين کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند ســر زلف نــگاری بــوده است ايــن دسته کــه بر گردن او می بـینی دستی است که بر گردن ياری بوده است

آه اي يقين گمشده، اي ماهي گريز در بركه هاي آينه لغزيده تو به تو! من آبگير صافيم، اينك! به سحر عشق؛ از بركه هاي آينه راهي به من بجو!

روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید حالیا چشم جهانی نگران من و توست گر چه در خلوت راز دل ما کس نرسید همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست

سلام صفا اورديد، قدم رنجه فرموديد.... اميدوارم دوست لايقي براي شما دوست عزيز باشم

خدا را شكر سالهاست در پس ميله هاي از جنس مداد مشق صبر مينويسم

با سلام و عرض ادب و ارادت خدمت دوست ...كه هر انچه ارسال ميكنيم از براي اوست شما خوبيد؟

من امدم

برو نوش جان

[IMG]

زياد تعريف نكن خجالت مي كشم [IMG]

بريم قدم بزنيم? [IMG]

[IMG]