نتایح جستجو

ما شقايق کوهستان هاي وطنمان را داريم و هر که را که تاب اين آتش رويان را در سينه دارد ما شقايق ها را دوست داريم و روييدن و باليدنشان را و به شباهنگامي چنين پاسداري شان را گرد آمده ايم ما گل ها را دوست داريم و نه تنها گلها ي گلخانه را که گلهاي وحشي خوشبو را...

آنکه بی ما دید بزم عیش و در عشرت نشست گو مهیا شو که می‌باید به سد حیرت نشست آمدم تا روبم و در چشم نومیدی زنم گرد حرمانی که بر رویم در این مدت نشست بزم ما را بهر چشم بد سپندی لازمست غیر را می‌باید اندر آتش غیرت نشست مسند خواری بیارایید پیش تخت ناز زانکه خواهیم آمد و دیگر به...

دير کردي و سحر بيدار است با من شب زده برخاستنت را پويان دير کردي و سحر قامت افراخته در مقدم روز مژده آورده سپيدي را تا خانه تو خسته جان آمده از راه دراز گوش خوابانده به آواي تو باز بر نمي آيد از بام آوا آتشين بال نمي اندازد سايه به ما...

3. THRONES - The thrones are responsible for bearing up God’s throne. Legend tells us they are known for their divine justice. It is said that the thrones receive their power and glory directly from God, and that they pass on this power and glory to the second hierarchy of angels...

2. CHERUBIM - Cherubim are described in Ezekiel 10. They are angels that both know and worship God. Legend tells us they are known for their divine wisdom.When portrayed, cherubim are painted in golden yellow and/or sapphire blue. They have either two or four wings and sometimes are seen...

I. COUNSELORS The counselors are involved around the throne of God. They have little to no contact with humanity because they are disposed to serving God, in His presence. Being directly in His presence, they receive their power and glory directly from Him. SERAPHIM - Seraphim are described...

Angels Angel, in the Greek language, means “messenger” or more literally “bringer of tidings”. The Bible lists several classes, or ranks, of angels. According to the work of the philoso­pher (Pseudo-)Dionysius the Areopagite there are nine classes of angels: I...

دل را کجا به زلف رسا می‌توان رساند؟ این پا شکسته را به کجا می‌توان رساند؟ سنگین دلی، وگرنه ازان لعل آبدار صد تشنه را به آب بقا می‌توان رساند در کاروان بیخودی ما شتاب نیست خود را به یک دو جام به ما می‌توان رساند از خود بریده بر سر آتش نشسته‌ایم ما را به یک نگه به خدا...

غروب آمد و کبوتران قاصدم نيامدند و من دلم چه شور مي زند به آسمان نگاه مي کنم به پولک ستاره ها و يادشان در اين تن تکيده تر مي کشد کجا فرود آمديد کدام بام ناشناس و بر پر سفيدتان کنون که دست مي کشد ؟ چه فکر تلخ و تيره اي به دور از شما...

مي آوردند سخت اي دوست به چشم من و تو که ز آيينه بسي نقش پذيراتر بود چشم بندي کردند آسمان را به زمين آوردند و زمين را چون مرغ به هوا پر دادند چشم بندي کردند و در اين معرکه ما هر چه را ديگر چيزي ديديم هر چه را ديگر چيزي خوانديم...

آفتابا مدد کن که امروز باز بالنده تر قد برآرم ياري ام ده که رنگين تر از پيش تن به لبخند گرمت سپارم چشم من شب همه شب نخفته است آفتابا قدح واژگون کن گونه رنگ شب شسته ام را ساقي پاکدل پر ز خون کن گر تغافل کني ريشه من در دل خاک رنجور گردد...

امسال هم بهار با قامت کشيده و با عطر آشنا بيهوده در محله ما پرسه مي زند در پشت اين دريچه خاموش هر سحر بيهوده مي کشاند شاخ اقاقيا بر او بنال بلبل غمگين که سالهاست شادي آن دختر ملوس ازاين خانه رفته است

خستگي هاي روزش در تن خوف تنهايي هايش در سر خواب بد مي بيند خفته زير جلوخان گذر کاش بتواني و بيدار کني اين بدافتاده پيچان در خويش که در آغوش گرفته است زمين را و رخ آلود به خاک تا جدا گردد شايد از اين تارهايي که تنيده است به تن وحشتناک مثل آن...

Regret by kate Chopin Regret by kate Chopin MAMZELLE Aurélie possessed a good strong figure, ruddy cheeks, hair that was changing from brown to gray, and a determined eye. She wore a man's hat about the farm, and an old blue army overcoat when it was cold, and sometimes topboots. Mamzelle...

The Men That Fought At Minden by Rudyard Kipling The Men That Fought At Minden by Rudyard Kipling The Men That Fought At Minden A Song of Instruction The men that fought at Minden, they was rookies in their time -- So...

بیا یاهو

شعر امضات خیلی باحاله کی گفته؟

نه ندونستم کدومه بهش مسمس میدمم نمیره اصن ما چرا همچین کنیم؟ الان خصوصی میدمش بهت میس بنداز بیفته شمارت

سهلام مریمی چمطوری حاج خانوم؟ خوبی؟ بیا همین جا به بحث دیروز ادامه بدیم

وای نمیدونی چه اتفاق وحشتناکی افتاد الان داشتم یکی از تاپیکای قدیمی تالارمو میدیدم، انگار قبلا تو گفتگوی آزاد بوده بعد منتقل شده اونجا از 12 صفحه 104 تا اسپم پاک کردم فقط موند 5 تا پست رنگا دیگه داره جلوی چشمام fade میشه