نتایح جستجو

  1. afsaneh_k

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    خواهش می کنم خانومی :gol: این قلب زلال خودته که باعث میشه اینا به دلت بشینه :gol: وگرنه توی همون قرآن عزیزمون گفته که کسانی که گمراهند نه گوش هایشان می شنود و نه چشمانشان می بیند... خدایا ما رو از این دست بنده هات قرار نده...
  2. afsaneh_k

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    گفتگوهای کودکانه با خدا گفتگوهای کودکانه با خدا گفتگوهای کودکانه با خدا خدای عزیز! به جای اینکه بگذاری مردم بمیرند و مجبور باشی آدمهای جدید بیافرینی، چرا کسانی را که هستند حفظ نمی کنی؟ امی خدای عزیز! شاید هابیل و قابیل اگر هر کدام یک اتاق جداگانه داشتند همدیگر را نمی کشتند، در مورد...
  3. afsaneh_k

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    منم از جام غفلت گشته سرمست چو خاک افتاده پست و باد در دست چه نقصان عرصه ملک بقا را اگر بخشی به سلطان این گدا را غباری گشته‏ام زین توده خاک تنم خاکی ز آب دیده نمناک هر آن بادی که برگیرد غبارم اگر خاکش نگردم خاکسارم چو من در دامن لطفت زدم دست مکن در زیر پای محنتم پست ز...
  4. afsaneh_k

    غزل و قصیده

    دامنِ لطف منم از جام غفلت گشته سرمست چو خاک افتاده پست و باد در دست چه نقصان عرصه ملک بقا را اگر بخشی به سلطان این گدا را غباری گشته‏ام زین توده خاک تنم خاکی ز آب دیده نمناک هر آن بادی که برگیرد غبارم اگر خاکش نگردم خاکسارم چو من در دامن لطفت زدم دست مکن در زیر پای...
  5. afsaneh_k

    رباعی و دو بیتی

    اگر خواهم غم دل با تو گویم جا نمی یابم اگر جایی پیدا کنم تو را تنها نمی یابم اگر جایی کنم پیدا تو را تنها یابم ز شادی دست و پا گم می کنم خود را نمی یابم
  6. afsaneh_k

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    عقل می گفت که دل مسکن و ماوای من است عشــق خنـــدید که یا جای تــو یا جای من است
  7. afsaneh_k

    شعر نو

    دود مي خيزد ز خلوتگاه من. كس خبر كي يابد از ويرانه ام؟ با درون سوخته دارم سخن. كي به پايان مي رسد افسانه ام؟ دست از دامان شب برداشتم تا بياويزم به گيسوي سحر. خويش را از ساحل افكندم در آب، ليك از ژرفاي دريا بي خبر. بر تن ديوارها طرح شكست. كس دگر رنگي در اين سامان نديد. از درون دل به...
  8. afsaneh_k

    مشاعرۀ سنّتی

    درد تاریکی است درد خواستن رفتن و بیــهوده خود را کاستن
  9. afsaneh_k

    شعرهای تنهایی و مرگ

    او که می گفت به باد : انتهای سفر گل دانه است !!! کو ببیند که ز هر دانه ی تنهایی من بوته ی خاری رست ...
  10. afsaneh_k

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    خدايا اگر خواهى كه از ما در گذرى، پس به سبب تفضل تو است. و اگر خواهى كه ما را عذاب كنى پس به موجب عدل تو است پس به آئين انعام خود عفو خويش را بى‏دريغ بما ارزانى دار . . .
  11. afsaneh_k

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    هر چه کردم جمله ناکرده گرفت طاعت ناکرده آورده گرفت همچو سرو و سوسنم آزاد کرد همچو بخت و دولتم دلشاد کرد نام من درنامه پاکان نوشت دوزخی بودم ببخشیدم بهشت آه کردم چون رسن شد آه من گشت آویزان رسن در چاه من آن رسن بگرفتم و بیرون شدم شاد و زفت و فربه و گلگون شدم در بن چاهی همی...
  12. afsaneh_k

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    خدای من تو را می‌خوانم آن گونه که مرا دستور داده‌ای پس پاسخم گو چنان که مرا وعده‌کرده‌ای...
  13. afsaneh_k

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    الهی آنرا كه نخواستی چون آید؟ و او را كه نخواندی كی آید؟ ناخوانده را جواب چیست؟ و ناكشته را از آب چیست؟ تلخ را چه سودگرش آب خوش در جوار است؟ و خار را چه حاصل از آن كش بوی گل در كنار است؟ آری نسب، نسب تقوی است و خویشی خویشی دین...
  14. afsaneh_k

    مواظب زبونت باش

    چهل گناه زبان چهل گناه زبان چهل گناه زبان حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند : ‏ بهترین اعمال نزد خداوند حفظ زبان است . بیشترین گناهان فرزند آدم از زبان اوست . هرکه مردم از ‏زبان او بترسند ، اهل جهنم است .‏ ‏1-خبری راندانسته گفتن ‏ ‏ ‏ ‏2-عیب جوئی از دیگران ‏ ‏ ‏ ‏3-مسخره کردن ‏ ‏ ‏ ‏4- تهمت زدن ‏...
  15. afsaneh_k

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    یك نفر دنبال خدا می‌گشت....... یك نفر دنبال خدا می‌گشت، شنیده بود كه خدا آن بالاست و عمری دیده بود كه دست‌ها روبه آسمان قد می‌كشد. پس هر شب از پله‌های آسمان بالا می‌رفت، ابرها را كنارمی‌زد، چادرشب آسمان را می‌تكاند، ماه را بو می‌كرد و ستاره‌ها را زیر و رو . او می‌گفت: ( خدا حتماً یك جایی...
  16. afsaneh_k

    عیدتون پیشاپیش مبارک [IMG]

    عیدتون پیشاپیش مبارک [IMG]
  17. afsaneh_k

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    سالهاي بسيار دور پادشاهي زندگي مي كرد كه وزيري داشت. وزير همواره مي گفت: هر اتفاقي كه رخ ميدهد به صلاح ماست. روزي پادشاه براي پوست كندن ميوه كارد تيزي طلب كرد اما در حين بريدن ميوه انگشتش را بريد،وزير كه در آن جا بود گفت: نگران نباشيد تمام چيزهايي كه رخ مي دهد در جهت خير و صلاح شماست ...
  18. afsaneh_k

    سلام عید شمام فرخنده و مبارک باشه [IMG]

    سلام عید شمام فرخنده و مبارک باشه [IMG]
  19. afsaneh_k

    در وصف بهار(شعر،نثر،حكايت و ...)

    عید نمای عید را ای تو هلال عید من بود من و فنای من خشم من و رضای من اصل من و سرشت من مسجد من کنشت من جور کنی وفا بود درد دهی دوا بود پیشتر از نهاد جان لطف تو داد داد جان ای مه عید روی تو ای شب قدر موی تو دوزخ من بهشت من تازه من قدید من لایق تو کجا بود دیده جان و دید من ای همگی مراد جان پس تو...
بالا