نتایح جستجو

  1. mahshid m

    عكسهاي بسیار زیبا و هنری از دختر بچه ای ناز

    وای چقدر خوشگل وملوسن مرسی:gol::gol:
  2. mahshid m

    گفتمان معماری ...

    شما این وسط چیکاره دانشگاه آزاد دارید ؟ :surprised:
  3. mahshid m

    دلم برات خیلی تنگ میشه ...

    راستش دلم برای خودم تنگ شده (فکر نکنید دیوونما)
  4. mahshid m

    سوالات و مشکلات در مورد گوشی های سیمبین

    سلام گوشی من 86 Nهست وبا اینکه حافظه اش 8 گیگه وحدودا دو گیگش پره ولی همش پیغام میده که حافظه پر شده ووقتی ویروس کشی کردم دوتا ویروس پیدا کرد ولی اونها رو هم کشتم ولی بازهم همین پیغام رو میده کسی از دوستان هست که بهم کمک کنه ؟
  5. mahshid m

    کارت دعوت ختنه سوران ها ها ها عجب مراسمی

    والا اینجوریشو ندیده بودیم :D
  6. mahshid m

    دلم برات خیلی تنگ میشه ...

    ببخشید دلتون برای کی تنگ شده من گیج شدم:eek:
  7. mahshid m

    خواهش میکنم عزیزم قابل شما رو نداشت

    خواهش میکنم عزیزم قابل شما رو نداشت
  8. mahshid m

    [IMG]

    [IMG]
  9. mahshid m

    تصویر یک بچه خرس خجالتی که با دیدن دوربین غش کرد!

    آخی چه نازه دوسش دارم مرسی
  10. mahshid m

    دل نامه یا نامه دل

    كاش بارانی ببارد قلبها را تر كند بگذرد از هفت بند ما صدا را تر كند قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها رشته رشته مویرگهای هوا را تر كند بشكند در هم طلسم كهنه ی این باغ را شاخه های خشك بی بار دعا را تر كند مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت سرزمین سینه ها تا نا كجا را تر كند چترها تان را...
  11. mahshid m

    دل نامه یا نامه دل

    قفس داران غرورم را شکستند...........دل دائم صبورم را شکستند مرا از خلوتم بیرون کشیدند............سکوت چون بلورم را شکستند به جرم پا به پای عشق رفتن..............پر و بال عبورم را شکستند تمنای نگاهم را نخواندند..............چه بی باور حضورم را شکستند رهایی در امیدم موج میزد................ولی...
  12. mahshid m

    رمان چشمان منتظر

    شاهرخ همچنان فریاد میزد .بهار از شنیدن صدای بلند او ترسیده بود یعنی همه ترسیده بودند .فخری هرگز فکر نمیکرد چنین عکس العملی را از او ببیند .تمام وجود شاهرخ در حال لرزیدن بود .یخ کرده بود .بند بندش در حال گسیختن بود.دندانهایش به هم میخورد.از خشم وعصبانیت در حال انفجار بود دست بهار را گرفت وفریاد...
  13. mahshid m

    تولد مهرداد جون (bpcom) كادو يادتون نره

    سلام تولدتون تبریک میگم و آرزوی بهترین ها رو براتون دارم
  14. mahshid m

    رمان چشمان منتظر

    بهار که هیجانزده بود وهم نم اشکی چشم های قشنگش را نمناک کرده بود با صدایی لرزان پرسید: -عمه من که اومدم دیگه مامان رفت ومن ندیدمش .منو دوست نداشت نه منو دوست نداشت .اگه من نبودم مامان بهاره زنده بود. -عزیز دلم این چه حرفیه ؟خدا نخواست که مامان بهاره بیشتر از این زنده باشه .چرا این فکر رو میکنی؟...
  15. mahshid m

    رمان چشمان منتظر

    -عمه جون به بابا تلفن کنیم؟ -برای چی عزیزم؟ -آخه میخوام حالش رو بپرسم دلم براش تنگ شده .اون که وقت نمیکنه زنگ بزنه .پس خودم زنگ میزنم که بدونه دلم براش تنگ شده . -عزیز دلم .قربون دل کوچکیک ومهربون تو برم .باشه بیا تلفن کنیم . شبنم شماره منزل شاهرخ را گرفت ولی هرچه صبر کرد کسی گوشی تلفن را بر...
  16. mahshid m

    رمان چشمان منتظر

    روز تعطیل بود وشاهرخ در اتاقش سرگرم انجام کار ها وپروندهایی بود که از شرکت با خود آورده بود وبهار هم در اتاقش شرگرم بازی با رویا بود .گلین به دلیل بیماری چند روزی بود که برای استراحت رفته بود .بنابراین روزها شاهرخ بهار را به خانه مادرش میبرد وشبها هم دیر هنگام به دنبالش میرفت واو را با خود می...
  17. mahshid m

    بازم؟!!!!

    عزیزم منظورم تو نبودی منظورم اصل قضیه خنده داره . اینکه خودشون میدونن مشکل چیه ولی اصلا توجهی نمیکنن
  18. mahshid m

    بازم؟!!!!

    اگه بهترین ها اینا باشه میخوام اصلا ایرانی نباشم:mad:
  19. mahshid m

    بازم؟!!!!

    خنده داره:mad:
  20. mahshid m

    بازم؟!!!!

    واقعا چرا؟دلیلش چیه؟
بالا