خدا رحمتش کناد...یادمون رفت سر مزارش بریم
تشکر ندارم به جاش این شعرو تقدیم میکنم..
لحظه ی دیدار نزدیک است.
باز من دیوانه ام مستم.
باز میلرزد، دلم، دستم.
باز گویی در جهان دیگری هستم
های نخراشی به غفلت گونه ام را تیغ!
های نپریشی صفای زلفکم را دست!
و آبرویم را نریزی دل!
ای نخورده مست
لحظه ی...