نتایح جستجو

  1. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    الخیر فی ما وقع شاید حکمتی توش بوده عزیز دل اینطوری انرژی منفی به خودت ساطع نکن هی بگی بد آوردم بد آوردم، بدیا جذبت میشن آره...معماری مرسی :gol:
  2. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    روزی فیل حاکم از قصردور شده و با رسیدن به روستائی درمجاورت شهر، از روی مزارع و کشتزارهای روستاییان عبور کرده خسارات سنگینی را به کشاورزان وارد نموده و در آن حوالی به پرسه زنی پرداخت. اهالی روستا از ترس حاکم که فردی مستبد بود، کاری به کار حیوان نداشته و ناچار به چاره اندیشی پرداختند. آنان متفق...
  3. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    :eek::surprised: یاللعجب :warn:
  4. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    تموم شده بود...دوباره شروع شد! :w28:
  5. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    چرا این شکلک( :( ) ؟!! :(:cry::redface:
  6. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    روزی رییس یک شرکت بزرگ به دلیل یک مشکل اساسی در رابطه با یکی از کامپیوترهای اصلی مجبور شد با منزل یکی از کارمندانش تماس بگیرد. بنابراین، شماره منزل او را گرفت. کودکی به تلفن جواب داد و نجوا کنان گفت : سلام. رییس پرسید: بابا خونس؟ صدای کوچک نجواکنان گفت: بله. ـ می تونم با او صحبت کنم؟ کودکی...
  7. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    I don't understand whichone??? :w04::w04: مرسی عزیزم :heart::gol: تو چطوری؟ خوبی؟ خوش میگذره؟ امسال آره دیگه کسی زیاد اینجا سر نمیزد :(
  8. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    حالا تو غصه نخور... :biggrin:
  9. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ما کاریش نداریم :D خودش گفت بیاین من تنهام دلم تنگه :surprised: بگو دیگه :redface:
  10. nooshafarin

    خواهش میکنم قابلتو نداره :gol: چشمات نازه مرسی که منو لایق دونستی که تو لیست دوستات باشم :gol:

    خواهش میکنم قابلتو نداره :gol: چشمات نازه مرسی که منو لایق دونستی که تو لیست دوستات باشم :gol:
  11. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    هفت خط بدشانس :biggrin::biggrin: چه با افتخار اومده گفته من اولین نفر بودم
  12. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    یعنی چرا این شماره ها قرمزن؟!!! :huh:
  13. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    انّ الله یحبّ الصابرین ! چهارشنبه سوری کیه؟ منم همینطور ;)
  14. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    چاکریم :دی کجاش گفته بود چوپانه نی میزنه؟! داشته آواز میخونده :D
  15. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    نع ! پارسال که چهارشنبه سوری جمعش کردیم...امسالم همینطوره احتمالا ! :)
  16. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    لحظه ای که در یکی از اتاق های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه بی پایانی را ادامه می دادند. زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می خواست او همان جا بماند. از حرف های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است. در بین مناقشه این دو نفر کم کم...
  17. nooshafarin

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    قانون بازگشت... مردی از یکی از دره های پیرنه در فرانسه می گذشت، که به چوپان پیری برخورد. غذایش را با او تقسیم کرد و مدت درازی درباره زندگی صحبت کردند . بعد صحبت به وجود خدا رسید. مرد گفت : اگر به خدا اعتقاد داشته باشم باید قبول کنم که آزاد نیستم و مسوول هیچ کدام از اعمالم نیستم. زیرا...
بالا