نتایح جستجو

سلام عزیز ممنون از عکسات...[IMG] خیلی نااااااااااز بودن..

من دیگه شمشیرم رو برات از رو بستم برادر...[IMG] قبل از اینکه بتونی کاری بکنی سرت لب باغچه است و پخ پخ !!

جدی؟ 3 سوته؟:surprised: خب، یعنی اگه من الان یه پیغام خصوصی بدم که زن میخوام همه چی حله؟؟؟:thumbsup2: اینه منو اذیت میکنن:w05: فک کردن من زن گرفتم!:surprised: هیچی بابا، پیرجو یا سرمد دیروز دستشون خورده رو کیبوردشون و عنوان من عوض شده (شده کاربر فعال) :D نه،من تو کل این سالها نتونستم تو رو...

چرا همه همین فکر رو کردن؟:w20: فکر کنم دیگه جدی جدی باید دست به کار بشم:D چرا همه سرمد رو اینقدر بلند صدا میزنن؟؟ سرمد گوشات سنگینه؟؟:biggrin: سرممممممممددددددددد با تووووووواممممممممم، ممممممییییییششششششننننننوووووویییییی؟؟؟ :biggrin::biggrin:

آبجی چرا کسالت داری؟:cry: چی شده؟ ایشالله که هر چه زودتر خوب بشی...:w16::gol:

;););););) :w15::w15::w15::w15::w15: خیلی قشنگ بود، فوق العاده بود .... اگه امکانش بود برات 500 تا تشکر میزدم :surprised: :w11: ولی حیف که یکی بیشتر نمیشه ... این گلها برای تو : :gol::gol::gol::gol::gol: :w27::w27::w27:

ممنون آبجی. شکر... سلامتی یک ماه دیگه به برگشتم بیشتر نمونده...

سلاااااام خواهر خوبی؟؟ :gol::gol::gol: [IMG] :gol::gol::gol: [IMG]

سلام این یه مقاله است از civilica که البته من فقط به خلاصه اش دسترسی داشتم ولی فکر میکنم تو همین باشگاه بتونی درخواست بدی تا برات متن کامل مقاله رو بزارن هرچند شرایطی هم داره که من دقیق نمیدونم : :w19: مطالعه اي بر كارايي غشاهاي نانوكامپوزيتي پليمري درجلوگيري از تشكيل هيدرات هاي گازي ایشالله...

قربونت اخوی ایشالله وقتی برگشتم شماره موبایلتم میگیرم خیلی میخوامت خدا حفظت کنه به امید دیدار یا علی راستی، فقط یه سوال: سنتو نگفتی؟ من داداش کوچیکت بودم دیگه، بله؟

سلام ترجمه "شیمی رنگ" به انگلیسی چی میشه؟ میشه chemical paint ؟؟ اگه همین میشه به این لینک یه سر بزن : http://www.hometips.com/buying-guides/paint-strippers-chemical.html اینم یه مقاله دو صفحه ای درباره chemical paint strippers (البته حجمش یخورده بالاست!): راستی، اینجا درخواستتو بگی هم...

سلام اولا ببخشین تشکراتم ته کشیده! دوما فکر کنم ما فقط همون قانونهای اول و دوم رو داشتیم البته یه قانون صفرم هم داشتیم که اینی که شما گفتی نبود. شایدم من دارم اشتباه میکنم:w19: بقیه دوستان نظری ندارن؟؟

بــــــله، منم دوسش دارم دیروز هر کی منو میدید میگفت رئیس جمهورتون اومده اینجاها !! برا یه طرحی شبیه کارآموزی از طرف دانشگاه اومدم که مدتش 5، 6 ماه بود و اگه خدا بخواد فقط 1 ماه دیگش مونده... داداش منم دارم انتظار اون روز دیدارمونو میکشم... چه روزی خوبی بشه ایشالله...

جدی؟؟ باشه من از الان میرم تو کار اخلاص و ریاضت! فرآیندی برا خالص سازی سراغ نداری که 5 دقیقه ای آدمو خالص کنه؟:surprised::D جاوید گیر دادی هاااا راسی کودوم شیرازیه؟؟:w20: آهان، آبجیمو میگی.... یادم رفته بود :redface: کجاااااااااااییییی آبجی؟؟

علیک سلام داداش تو رو حدا داداش این حرفا رو نزن تو همین جوری تو اون اعماق قلب من هستی ولی چقدر سخته که نمیشه نشون داد چقدر دوستت دارم... نه اخوی، من فک کنم داداش کوچیکت باشم، الان تو 21 سالم ولی تا چند روز دیگه میرم تو 22 ایشالله منم الان برزیلم. اگه خدا بخواد حدود یک ماه دیگه به برگشتم بیشتر...

لبخند آخر لبخند آخر در دوران جنگ، ایت الله جوادی آملی به جبهه میآمدند و به بچهها سری میزدند و به قول معروف به رزمندهها روحیه میدادند و از آنان روحیه میگرفتند. در یکی از این سفرها با یک نوجوان 15ـ14 سالۀ تهرانی آشنا شدند که خیلی باصفا بود. در موقعیت منطقهای آنجا ارتفاعی بود که پایین آن یک...

لبخند آخر لبخند آخر در دوران جنگ، ایت الله جوادی آملی به جبهه میآمدند و به بچهها سری میزدند و به قول معروف به رزمندهها روحیه میدادند و از آنان روحیه میگرفتند. در یکی از این سفرها با یک نوجوان 15ـ14 سالۀ تهرانی آشنا شدند که خیلی باصفا بود. در موقعیت منطقهای آنجا ارتفاعی بود که پایین آن یک...

آمدیم، نبودید ... آمدیم، نبودید ... یکی از فرماندهان جنگ میگفت: خدا رحمت کند حاج عبدالله ضابط را. برایم تعریف می‌کرد: خیلی دلم میخواست سید مرتضی آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جور کنید تا ما سید مرتضی را ببینیم. خلاصه نشد. بالاخره آقای سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به...

توسل توسل در منطقۀ تفحص، بدنهای شهدا پیدا نمی‌شد. یکی گفت: بیایید به قمربنی‌هاشم متوسل بشویم. نشستند و به دست‌های علمدار سیدالشهداء متوسل شدند. درست است که دست‌های قمربنی‌هاشم قطع شد، اما بابالحوائج است. خود سیدالشهدا هم وقتی کارش در کربلا گره میخورد به عباس رو میانداخت. نشستند و متوسل...

سلام داداش اخوی، چقدر بده که احساسات رو نمیشه رو کاغذ آورد! نمیتونم بگم چقدر دوستت دارم فقط همینقدر بدون که شدیییدا بهت ارادت دارم و اگه لایق باشم دعات میکنم و دوستت دارم و از خدا هم میخوام که کاری کنه که یه روز داداشمو از نزدیک ببینم اون روز که ایشالله ببینمت بیشتر میفهمم که چه گلی دوستم بوده و...