یه بار با دوستم پاشدیم رفتیم یه مغازه لوازم تحریر از اون با کلاس بالا شهریاش که یه پسره توپ هم صاحابش بود....خلا صه رفتیم تو دوست یکم عشوه و اینا اومد دهنشو شل کرد گفت ببخشید آقا مقوا faber castel دارین....پسره رو میبین یکم مارو بر انداز کرد منم اینطوری:surprised:دوستمو نگاه میکردم ......دوستم...