نتایح جستجو

  1. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ممنون موفق باشی شب خوش
  2. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام نگار جان عذر میخوام یدفعه قصه گفتم از شمام عذر میخوام محمد حسین جان
  3. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    هديه اى پر از محبت هديه اى پر از محبت هديه اى پر از محبت داستان واقعى يه روز یه دختر کوچولو کنار یک کلیسای کوچک محلی ایستاده بود؛ دخترک قبلا یک بار آن کلیسا را ترک کرده بود چون به شدت شلوغ بود. همونطور که از جلوی کشیش رد شد، با گریه و هق هق گفت: "من نمیتونم به کانون شادی بیام!" کشیش با نگاه...
  4. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    دوستای گلم با اجازه من ی داستان دیگه بگم
  5. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    شريك شريك شريك در یک شب سرد زمستانی یک زوج سالمند وارد رستوران بزرگی شدند. آنها در میان زوجهای جوانی که در آنجا حضور داشتند بسیار جلب توجه می کردند. بسیاری از آنان، زوج سالخورده را تحسین می کردند و به راحتی می شد فکرشان را از نگاهشان خواند: «نگاه کنید، این دو نفر عمری است که در کنار یکدیگر...
  6. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    شريك شريك شريك در یک شب سرد زمستانی یک زوج سالمند وارد رستوران بزرگی شدند. آنها در میان زوجهای جوانی که در آنجا حضور داشتند بسیار جلب توجه می کردند. بسیاری از آنان، زوج سالخورده را تحسین می کردند و به راحتی می شد فکرشان را از نگاهشان خواند: «نگاه کنید، این دو نفر عمری است که در کنار...
  7. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    خواهش میکنم قابل نداشت
  8. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ممنون من هندونه دوست دارم
  9. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سفر به اعماق تاريك خيال سفر به اعماق تاريك خيال بچه ها قصه نگفتین؟حالا من یکی بگموقتي يه گربه مي اومد روي ديوار ، توي آفتابي هواي پاك روزهاي خوب از درخت سيب بوي تازگي فواره مي زد ، مرغها گربه رو مي ديدند چشمكي به هم مي زدند و ريسه مي رفتند ، جوجه ها همديگر رو خبـر مي كردن و مي دُيدن پيش...
  10. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام دوستای عزیز شب یلدای خوبی داشته باشید چیزی بزای من مونده یا همه چی تموم شده
  11. **sama

    به این سایت برو فکر کنم نتیجه بگیری.بهم خبر بدهwww.barnamenevis.org

    به این سایت برو فکر کنم نتیجه بگیری.بهم خبر بدهwww.barnamenevis.org
  12. **sama

    سلام عزیزم ممنون مرسی از عکسای قشنگت

    سلام عزیزم ممنون مرسی از عکسای قشنگت
  13. **sama

    سلام مرسی شما خوبید؟مشخص نیست هر وقت فرصت کنم میام

    سلام مرسی شما خوبید؟مشخص نیست هر وقت فرصت کنم میام
  14. **sama

    دعوتنامه پرشین گیگ

    مرسی لطف کردید
  15. **sama

    دعوتنامه پرشین گیگ

    سلام ممنون میشم برای من هم بفزستید.idim:sama_2006gh@yahoo.com
  16. **sama

    فردوس سايه اي ست ز خورشيد کوي تو یوسف اسیر جلوه و محبوت روی تو شیعه خبرنگار غدیر است تا ابد...

    فردوس سايه اي ست ز خورشيد کوي تو یوسف اسیر جلوه و محبوت روی تو شیعه خبرنگار غدیر است تا ابد کفش تمام شیعه نثار عدوی تو عزیزم عیدت مبارک
  17. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    مرسی ملودی جان انشالا همه ی دوستامون امتحان خوبی بدن روز جمعهشبت بخیر عیدتم مبارکمنم دیگه کرسی رو خاموش کردم همگی خواب خوبی داشته باشین
  18. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    اره ملودی جان دیر شد واقعا درس خوندم ی کم اخه جمعه کنکور دارم سلام پیمان جان بله برف باری هم میام
  19. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    « ای محمد بن عیسی، من صاحب الامر هستم، حاجت خود را ذکر کن. » محمد بن عیسی گفت: اگر تو صاحب الامری، قصه ام را می دانی و احتیاج به گفتن من نیست. فرمود: بلی، راست می گویی. تو به خاطر بلایی که در خصوص آن انار بر شما وارد شده است و آن تهدیداتی که حاکم نسبت به شما انجام داده، به این جا آمده ای...
  20. **sama

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    « ای محمد بن عیسی، من صاحب الامر هستم، حاجت خود را ذکر کن. » محمد بن عیسی گفت: اگر تو صاحب الامری، قصه ام را می دانی و احتیاج به گفتن من نیست. فرمود: بلی، راست می گویی. تو به خاطر بلایی که در خصوص آن انار بر شما وارد شده است و آن تهدیداتی که حاکم نسبت به شما انجام داده، به این جا آمده ای. محمد...
بالا