این یک نوشته استعاری است .که منظور نویسنده چیز دیگری بوده.
میشه برداشتتان را بنویسید .
بنظرتان معنای این داستان چی بوده؟
چون سفر کردم با برادر خود عاصم
از دیار ماوراء النهر
سوی بلاد مغرب
تا صید کنیم گروهی از مرغان دریای سبز راپس بیافتادیم ناگهان در دهی که اهل او ظالم اند
یعنی مدینه قیروانپس...