غایت سرخ
آن مرد عاشق بود آن بازي عشق و آن حريف خدا. دور، دور آخر بود و بازي به دستخون رسيده بود.
آن مرد زمين را سبز ميخواست. دل را سبز ميخواست. انسان را سبز. زيرا بهشت سبزاست و روح سبز و ايمان سبز.
اما سبزي را بهايي است به غايت سرخ، و بازي به غايتش رسيده بود. به غايتي سرخ.
و از اين رو بود كه...