اصلاً فایده نداره...
خیلی سعی کردم... موسیقی رو گذاشتم یه مدت کنار اینترنت بیشتر شد. اینترنتو گذاشتم بازی بیشتر شد. بازی رو گذاشتم کنار عشق بیشتر شد... خلاصه اونقد مسائل هست که باید کلاً منو بکشی تا بلکم اون دنیا دست و پامو ببندن بگن انجام نده:biggrin:
تو دبیرستان از این دین و زندگی چی کشیدم!!!
تو فکر ریاضی بودم که گفت فلانی بیا سلام نماز رو بخون!!!
منم با ترس و لرز رفتم پا تخته شروع کردم خوندن:
السلامُ علیکَ ... علیکَ ... علیکَ ... یا ابا عبدالله ابی طالب...
کلاس ترکید از خنده (آخه بچه زرنگ کلاس بودم خیر سرم) (ولی خوب چی کار کنم از دینی...
میدونی من یه اشکال اساسی دارم...
من همه چیز رو باید یاد بگیرم (البته اونایی که دوست ندارمو نه)...
این کار اونقدر وقتم رو گرفت تا الان علاقم رو نسبت به خوندن از دست دادم... البته می خونم اما چیزایی که تو وب هستن نه کتاب...
World’s most Beautiful sentence:
“…But, I Like U”
World’s most Painful sentence:
“I Like U, But..”
Words are same, but where
they are placed matters a lot…!
آره من کار عملی رو بیشتر دوست دارم. تو کامپیوتر هم کارم خوبه.
یه زمانی غوله ریاضی فیزیکه منطقمون بودم اما مسئولای مدرسمون کاری کردن که از درس بیزار شدم.
استادامون مذخرفن. من پیام نور میرم.
ممنون
میخوام یه تاپیک راه بندازم وقتی ببینیش شاید عجیب باشه... این تاپیک فقط و فقط یک شخصیت اصلی داره و اون رو احتمالاً پسر بگذارم...
تو اون تاپیک خیلی از مشکلات همه مطرح میشه اما به یه شیوه جالب