نتایح جستجو

تو آسمانی ومن ریشه در زمین دارم همیشه فاصله ای هست-داد ازاین دارم

دل من گوشه محراب نگاهت مانده ست سجده ها می کند او هر شب و هر صبح تو را

تو در منی و شعرم اگر «حافظانه» نیست «عشقت نه سرسری ست که از سر به در شود»

آرامشم همیشه مرا رنج داده‌است شور خطر کجاست که رنجم به سر شود؟ +بهمنی

چشم می گفت : نیست ! شعر می گفت : هست !

تنها تو آگاهي و تو مي داني اسرار آن خطاي نخستين را تنها تو قادري كه ببخشايي بر روح من صفاي نخستين را

یک قطره ام و گاه چنان موج می زنم در خود که ناگزیری دریا ببینیم

قهوه ات را بنوش و باور کن من به فنجان تو نمی گنجم دیده ام در جهان نما چشمی که به تکرار می کشد فالم رنگ سال گذشته را دارد همه لحظه های امسالم 365 حسرت را همچنان می کشم به دنبالم قهوه ات را بنوش و باور کن من به فنجان تو نمی گنجم دیده ام در جهان نما چشمی که به تکرار می کشد فالم یک نفر از غبار...

رنگ سال گذشته را دارد، همــــــــــــه لحظه های امسالم سیصد و شصت و پنج حسرت را، همچنان می کشم به دنبالم

[IMG]

[IMG]

واااااااااااااای پروانه چقدرنازه این دختر خوبی؟

جدی/؟ اهل کجاهستی دوستم؟

ولیکن کی نمایی رخ به رندان توکز خورشید ومه آیینه داری

ان شاالله... اره...به خاطرهمین گفتم برنامه مهمه خواهش میکنم. به کارت برس گلی خوشحال شدم ازهمصحبتیت بعدازمدتها روزخوبی داشته باشی.

زن ها گاهی اوقات چيزی نميگويند ، چون به نظرشان لازم نيست كه چيزی گفته شود ... با نگاهشان حرف ميزنند به اندازۀ يک دنيا حرف ميزنند هرگز نبايد از چشمان هیچ زنی ساده گذشت ! خاطرات یک دختر مطیع | سیمون دو بووار

وقتی انسان شهری را وداع می كند؛ مقداری از یادگار ، احساسات و كمی از هستی خودش را در آنجا می گذارد. صادق هدایت

واووو نه گلی چه جالب پس سالگردتون تازگیابوده.تبریک میگم موناااجان..و آرزوی رسیدن به مقصددرکنارهم درکمال خوشبختی ووو چه خوب..برنامه ریزی میخواد مونا...استرس نداشته باشی و بابرنامه همه چیزحله.. درضمن اینکه متاهل هم هستی...بابرنامه خیلی ازاسترست کم میشه...

نماز شام غریبان چو گریه آغازم به مویه های غریبانه قصه پردازم به یاد یار و دیار آنچنان بگیریم زار که از جهان ره و رسم سفر براندازم

هاها... خب راستشوگفتم..بی معرفت شدن تازه فکرمیکنن مانگرانم هستیم!والا! جدی متاهلی مونا؟ووو نمیدونستم ازالان میخونی براارشد؟سال بعدزودنیست؟