نتایح جستجو

ممنون صديق از اينكه به يادمي :gol::gol::gol:

:gol::gol::gol:

صد بار گفتم من با شما فرق ميكنم! من نبودم هم نبودم اما شما بايد باشي! دهه :w00: خوبي خودت؟ :d دل منم برات تنگ شده ملودي :cry: يادش به خير قبلا چقدر همه مون بوديم..:cry: چيكارا ميكني؟ خوبي؟ خوشي؟ بيا تعريف كن ببينم..

واسه شما يك ساعت هم زياده برسه به 4 روز :w05:

مصوم ما ميريم! يني رفتيم..خيلي وقته رو فرش قرمزيم:d نگران نباش چيزي نيست كه! همش يه فرشه ديگه!! ديدي اصلا اين بچه مم رو همين فرش اسبشو پيدا كرد!:dتو نمياي؟!

جانم..يهو پيش اومدد..ميدوني كه؟:d حالا چرا جيغ جيغو؟ چي شده بود مگه؟

اگه بپرسن به كجا چنين شتابان چي بگم؟!:w05: .. هماهنگ ميكنم از جفتمون دوتايي امضا بگيرن و عكس فيلان هان؟ يني اول من حتي بعد تو..خب؟:w12: من عقده مشهور شدن ندارماا صرفا ميخوام رو فرش قرمز تنها نباشي:w16::D .. نه نمياد..مونا تو فروم نو انديشانه

wow سيويل..:d مرسيي:gol: حالت چطوري؟

چه بالاي خوشگلييي..ميشه يكيش من باشم؟:d

من كجا بودم يا تو؟:w00: هيچ ميدوني با چه خون و دلي من خودم امتحان ميدادم؟! نبودي كه ببيني..! هييي...:cry: انقدر نيومدي كه اون اسب سفيده نااميد شد برگشت! :d من خودم واست فرش قرمز پهن ميكنم..باشگاهو ول كن..:heart::heart::heart::heart::heart::heart::heart::heart::heart:

من الان سعي كردم ميكنم و خواهم كرد كِ يه پيام درست و حسابي سند كنم نميشه! باشگاهه داريم!

مصوم 4روز خيلي زياده..نميخوام..

جانم.. :d موافقم..بيخيالش شيم بييتره! منم چك نكردم ببينم دقيقا چقدر خراب كردم!:w05: مهم نيست ديگه..هرچي ..به من چه! :d كجا بودي تو؟ هوم؟!:w00:همون قندشم اضافيه واسه اين شرايطت! شيم آن يوو!

:razz:

و در چنين شبي بود كه ما ام پي تري مان را طبق معمول هميشگي اش بالا پايين كرديم اما چيزي من باب ِ خواب عايدمان نشد! هر چند چيز جديد نيست اما گفتيم در جريان باشيد! انسان تكرار مكرارت است به هر حال! مثل هر شب..مثل هر روز ! هر لحظه هر ثانيه و.. اين چيزهاي كليشه اي! مثل تمام ملودي هاي توي گوشي ! دست...

والا برنامه م ملوم نيست معصوم! يني اصلن مشخص نيست بريم جايي يا نه..اما اميدوارم تو يه مسافرت حسابي بري :d جانم..چه عكسي.. من و تو توش كميم بخخدا

در پناهت برگ و بار من شکفت تو مرا بردي به شهر يادها من نديدم خوشتر از جادوي تو اي سکوت اي مادر فريادها شب بخير..:gol:

یکدم مرا به گوشۀ راحت مرا رها مکن با من تلاش کن که بدانم نمرده ام! ای سرنوشت مرد نبردت منم بیا ! زخمی دگر بزن که نیافتاده ام هنوز.

دی عاقل و هشیار شدم در کاری برهم زدم دوش مر مرا عیاری دیدم که دل آن اوست من اغیارش بیرون رفتم از آن میان من باری

تو بحر لطافتی و ما همچو کفیم آنسوی که موج رفت ما آنطرفیم آن کف که به خون عشق آلودستی بر ما میزن که بر کفت همچو دفیم