هر شب مینشینم پای حساب و کتابم
چند بار گفتهای دوستم داری
چند بار دوستم داشته ای
چند بار بارونی شدهای برای من
چند بار باریده ای
چند بار عارف شدی ، عاشق شدی ، شاعر شدی ..
چند بار برای نبودنم مردی و زنده شدی
چند بار از آمدنم ناامید شدی
چند بار از رفتنم شکستی
چند بار از دیدنم دوباره بهاری شدی ...