گوشی دستت باشد
بوسه هایم با تأخیر می رسند
اینجا زمان چند ساعتی جلوتر است:
هر وقت خورشید را
بالای سرت دیدی
بدان در غروبی دلگیر به تو می اندیشم ...
علی اسداللهی
[IMG]
من نمیدانم
کدام نگاه.. کدام جاده.. کدام حرف.. کدام صدا.. کدام رفتار.. کدام نبودن..
کدام خواستن.. کدام بودن.. کدام واژه.. کدام نخواستن.. کدام دوستت دارم..
کدام… تو را از من گرفت… ولی! من میدانم! دلم تا همیشه در وسط ترین نقطه ی زندگیت جا مانده است…
جایی بین خواستن و نخواستن.. جایی بین...
ه چه زیباست عاشقی در هوای دونفره
ببند چشمانت را و مرا از عمق وجودت احساس کن
من احساسم را از نگاه تو سرشته ام .....
و تو را سرچشمه اشعارم خوانده ام .....
[IMG]
ببینمت...
گونه هایت خیس است ؟...
بمیرم برایت...
باز با این رفیق نابابت ،
نامش چه بود؟
هان! باران...
باز با “باران ” قدم زدی؟
هزار بار گفتم ؛
باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها ،
همدم خوبی نیست... ؛
برای دردها...
[IMG]