نتایح جستجو

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

حرفت که میشود با خنده میگویم یادش بخیر.. فراموشش کردم اما نمیدانند هنوز هم کسی اشتباه تماس میگیرد سست میشوم که نکند تو باشی...

بـعـضـی گـنـاه هـا، آنـقـدر سـنـگـیـن اسـت کـه عـذابـش از هـمـان مـوقـع کـه مـرتـکـب شـدی نـازل مـی شـود مـثـل دل بـسـتـن . . !

کَـــــر شدم !!! چقدر نوشته های اینجا بلند گریه می کنند ! انگار تقصیر هم ندارند … ! انگار زیاد منتظر ماندند ، و شاید حدیث بی قراریست و یا … عاشقانه هایی که نوشتن ندارد… و من … هنوز رویا می بافم …

بــُـزرگتـــــریــטּ " اشــــتبـــآهــــم" در زنـــــدگــــے ایــــטּ بــــــــود:: هـــــرجــــآ رنـــجـــیــدم "لـــبخــند" زدم!!! فکــــر کــــردنــد " درد" نـــدارم... ضــــربـــہ را "محــــکمــــتر" زدنـــــد

ایســــــتــــاده ام ... بگـــذار ســـرنوشـــت راهـــش را بـــرود ... ! مـــن ، همیــن جا ، کنار قـــول هـایت ، درســــت روبــروی دوســـت داشتـــنت و در عمــــق نبـــودنت ، محـــــکم ایــستاده ام !!

باور کنید که فراموشش کرده ام … اما نمی دانم چرا … بعضی وقت ها … همین که اسمش را می شنوم … بی اختیار خاطره از چشمم فرو می ریزد .!.!.!

بی تو هم می شود زندگی کرد قدم زد، چای خورد، فیلم دید، سفر رفت،... فقط بی تو نمی شود به خواب رفت!

می خواهم مهمانی بگیرم... یک مهمانیِ دو نفره... من و .... من و خدا... به صرفِ قهوه... قهوه ای تلخ... به تلخیِ خودم... شاید برایش شکر هم گذاشتم ...اما نه... نمک می گذارم... باید خدا را نمک گیر کنم... می خواهم اینگونه او را مجبور کنم... مجبور کنم تا او هم مرا دعوت کند... به...

:w27::w38:

به خدا بگویید : زمستانش سرد نیست جمع کند تکرار فصلهایش را !!! من در تابستانش هم از "بی وفایی" دندان به دندان ساییده ام

نگاه ساکت مردم به روی صورتم دزدانه می افتد، همه گویند: عجب شاد است، عجب خندان، دل مردم چه می داند که مــــــن دنیایی از دردم.:cry:

دیگه حتی وقتی کسی میگه “میرم تا سر کوچه و برمیگردم” باور نمیکنم که برمیگرده ...

بعضی وقتها از شدت دلتنگی ، گریه که هیــــــــــچ!!! دلت می خواهد... های های بمیری.