نتایح جستجو

  1. mani24

    کاش میدیدم چیست آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست آه وقتی که تو لبخند نگاهت را میتابانی بال...

    کاش میدیدم چیست آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست آه وقتی که تو لبخند نگاهت را میتابانی بال مژگان بلندت را میخوابانی آه وقتی که تو چشمانت را آن جام لبالب از جاندارو را سوی این تشنه ی جان سوخته میگردانی موج موسیقی عشق از دلم میگذرد روح گلرنگ شراب در تنم میگردد دست ویرانگر شوق پر...
  2. mani24

    تازه فهمیدم : عاشقی از آن کارهایی ست که من نمیاد از آن نقش هایی است که نمی توانم برم در قالبش...

    تازه فهمیدم : عاشقی از آن کارهایی ست که من نمیاد از آن نقش هایی است که نمی توانم برم در قالبش نمی توانم خوب درش بیاورم نمی توانم تحملش کنم تازه فهمیدم برای زنده ماندن لازم نیست نگاهت ، نفست ، دلت به کسی بند باشد تازه فهمیدم تقدیر بازی دست ها خالیست تقدیر بازی اسم ها تنهاییست تازه...
  3. mani24

    ین که هستی همین که لابلای کلماتم نفس می کشی راه می روی در آغوشم می گیری همین که پناه واژه هایم...

    ین که هستی همین که لابلای کلماتم نفس می کشی راه می روی در آغوشم می گیری همین که پناه واژه هایم شده ای همین که سایه ات هست همین که کلماتم از بی " تو " ماندن بی کس نشده اند کافی*ست برای یک عمر آرامش! باش! حتی همین قدر دور حتی همین قدر دست نیافتنی!!
  4. mani24

    دنبـــال بهانه نباش محبوب من ...!! *چشــم که گذاشتــــم * بــــــــرو ...!! و هــر وقـت...

    دنبـــال بهانه نباش محبوب من ...!! *چشــم که گذاشتــــم * بــــــــرو ...!! و هــر وقـت خواستـی برگــــرد...!! مــن تا بی نهایــــــــــت...!! شمـــــردن را به لطف نبودنت خوب بلـــدم...!!
  5. mani24

    مشاعرۀ سنّتی

    این قدر گفتم کان روی چو گل بستهٔ دیدهٔ هر خس نه رواست من همانم تو همان باش به مهر که همه شهر حدیث تو و ماست
  6. mani24

    [IMG] لحظه های دلتنگی ام ... من .....خاطره به خاطره .....مرور میکنم اوای درونم را ... سکوت...

    [IMG] لحظه های دلتنگی ام ... من .....خاطره به خاطره .....مرور میکنم اوای درونم را ... سکوت میکنم ...عاشقانه هایم را ... سکوت میکنم نگاهم را ... وتنها ورق های دفترم را با سکوت دلم ......نگاهم ....احساسم .....مینویسم....... مانی
  7. mani24

    دوست دارم نشستن در ساحل دریا را .... لحظه هایی که حرف سکوت کرده ای را دردلم دارم دریا را راز...

    دوست دارم نشستن در ساحل دریا را .... لحظه هایی که حرف سکوت کرده ای را دردلم دارم دریا را راز دارم میدانم هر نسیمی از دریا .....بوسه هایی دارد از جنس نوازش .... و اغوشی که در برمیگیرد اغوش ظریف مرا .... صدای دریا زمزمه هایی را از عشقش به ساحل .....برایم بازو میکند که او نیز بی تاب است ...
  8. mani24

    از آدم هـ ـآ بگــ ذر ! دلـَ ـت را گنده تــَر کـُـ ن نـ ـآراحتِ این نبـ ـاش ... که چـ ـرا جاده...

    از آدم هـ ـآ بگــ ذر ! دلـَ ـت را گنده تــَر کـُـ ن نـ ـآراحتِ این نبـ ـاش ... که چـ ـرا جاده ی رفاقــَ ـت با تـ ـو همیشه یکــ طرفه استــ . . . مهـ ـم نیست اگر همیشه یک طرفـ ـه ای . . . شـ ـآد باش کـ ـه چیزی کم نگذاشتـ ه ای و بدهکـ ـارِ خودت ، رفاقتـ ـت و خدایتــ نیستی . .
  9. mani24

    خدایـــا دلــــــم بـــاز امشب گــــــرفته بیــــــا تا کمی با تـــو صـــــحبت کنـــم بیا تا...

    خدایـــا دلــــــم بـــاز امشب گــــــرفته بیــــــا تا کمی با تـــو صـــــحبت کنـــم بیا تا دل کوچــــــــــکم را خدایـــا فقــــط با تـــو قسمت کنم خدایـــــا بیــا پشت آن پنــجــره که وا می شود رو به ســــــوی دلــــــــم بیـــا پــــرده ها را کنـــاری بزن که نــــــورت بتــابد به روی...
  10. mani24

    لیلی و مجنون تنها یک بار رخصت دیدار یافتند و چون به یکدیگر رسیدند ، لیلی از مجنون به رسم عشاق...

    لیلی و مجنون تنها یک بار رخصت دیدار یافتند و چون به یکدیگر رسیدند ، لیلی از مجنون به رسم عشاق چیزی طلبید...... مجنون گفت : از دو جهان جز این جان ناقابل چیزی ندارم....!!!!! لیلی گفت: جان تو به چه کار آیدم ؟؟ چیز دیگری ببخش.....!!!! مجنون اندیشید و سپس از آستر جامه اش سوزنی بیرون آورد و...
  11. mani24

    قسم خورده بودم هرگز خود را فراموش مکنم عهد بسته بودم که تنها خود را به خاطر خود دوست داشته باشم...

    قسم خورده بودم هرگز خود را فراموش مکنم عهد بسته بودم که تنها خود را به خاطر خود دوست داشته باشم چشمان خویش را در برابر هیچ چشم دیگری نگشایم وتنها با خود اندیشه کنم اما تو آمدی وسوگند مرا شکستی چشمانم را در برابر چشمانت گشودم عهد خویش را فراموش کردم وخود را به خاطر تو فراموش کردم باخود...
  12. mani24

    مشاعرۀ سنّتی

    تا به درگاه خدا داری روی زر آلوده سگ حلقه دم است باز چون بر در خلق افتد کار زر بر سفله خدای دوم است این کرم جستن خاقانی چیست که کرم در همه آفاق گم است
  13. mani24

    مشاعرۀ سنّتی

    ترک خواهش کن و با راحت و آرام بخسب خاطر آسوده ازین گردش ایام بخسب به ریا خواب چو زاهد نبود بیداری چند جامی بکش از بادهٔ گلفام بخسب
  14. mani24

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    خداوندا به من آرامشی ده که در ان خللی نیفتد و روحی بزرگ که کوچکی تن ان را نگنجد خداوندا به من قلبی رئوف عطا کن که قساوت از ان بگریزد و دستی بخشنده که فقر به پایش افتد خداوندا هرگز مرا چنان که شایسته نیست آراسته نکن و چنان که جایز نیست بی پیرایه مکن خداوندا از من چنان که نبایست ناامید مشو...
  15. mani24

    با یه صلوات حاضری بزنید به هر نيتي(شفاي مريضان،سلامتي پدرومادرو...)

    اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
  16. mani24

    دلتنگی

    هر لحظه بهانه تو را میگیرم هر ثانیه با نبودنت درگیرم حتی تو اگر به خاطرم تب نکنی من یکطرفه برای تو میمیرم…
  17. mani24

    نامه عاشقانه من

    بـالـاتـر از سـیـاهـی هـم رنــگ هـسـت … مـثـل رنــگ ایـن روزهــآی مــــن !
  18. mani24

    خلوتی با خدا

    خدایا! تقدیرم را زیبا بنویس... کمک کن آنچه را که تو زود میخواهی من دیر نخواهم.. و آنچه را که تو دیر میخواهی من زود نخواهم.
  19. mani24

    مشاعرۀ سنّتی

    آگه نه ای که بر دلم از غم چه درد خاست محنت دواسبه آمد و از سینه گرد خاست بر سینه داغ واقعه نقش الحجر بماند وز دل برای نقش حجر لاجورد خاست جان شد سیاه چون دل شمع از تف جگر پس همچو شمع از مژه خوناب زرد خاست
بالا