نتایح جستجو

  1. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    شنیــده بودم که " خاک سرد است " ایـــن روزها اما انگار آن قـــدر هوا ســـرد است که گاهی زنــده زنــده فراموش می کنیــم یکدیگـــر را
  2. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    ديدگان تو در قاب اندوه سرد و خاموش خفته بودند زودتر از تو ناگفته ها را با زبان نگه گفته بودند از من و هرچه در من نهان بود
  3. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    امشب از دست دلم سخت شکایت دارم که چرا نیستی و من به تو عادت دارم غم تو شب به شب از کوی دلم میگذرد بی جهت نیست که با غصه رفاقت دارم شب خوش
  4. رجایی اشکان

    خواهش میکنم :redface:

    خواهش میکنم :redface:
  5. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    دلا در عاشقی ثابت قدم باش که در این ره نباشد کار بی اجر
  6. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    افرین به اینهمه سرعت عمل;) تو رهرو دیرینه سر منزل عشقی بنگر که ز خون تو به هر گام نشانسیت
  7. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    از بس که غصه تو قصه در گوشم کرد غمهای زمانه را فراموشم کرد یک سیـــنه سخن به درگهت آوردم چشمان سخنگوی تو خاموشم کرد
  8. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    ﻫِِﯽ ﻣﯿﮕِﻪ ﺑِﻪ ﻣﺎ ﻧِﻤﯿﺨُﻮﺭﯼ... ﺧُﺐ ﻋَﺰﯾﺰﻡ ﭼُﻮﻥ ﺑِﺪﺭﺩ ﻧَﺨﻮﺭی!!! * *ﺑـــﻪ ﺑَــﻌﻀﯿــﺎ ﻫَﻢ ﺑــﺎﯾﺪ ﮔُﻔــﺖ ﺍﻭﻩ ه ه ه ه ه ه ﺑﻬﺖ ﮔُـــﻔﺘَﻦ ﺁﺩﻡ؟!! ﺑــﯽ ﺧﯿـﺎﻝ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﻬـﺖ ﺗُـــﻬﻤَﺖ ﺯَﺩَﻥ....!! *ﺍﻭﻧـﮯ ﮐـﮧ ﻭﺍﺳـﮧ ﺷُﻤﺎ ﺍﺩّﻋﺎ ﻣـﮯ ﮐﻨـﮧ ﻭﺍﺳـﮧ ﺑﻮﺩﻥِ ﺑﺎ ﻣﺂ ﺩُﻋﺎ ﻣـﮯ ﮐﻨـﮧ! ﻋﺂﺭﻫـ ﻋﺰﯾﺰﻡ ! *
  9. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    من به میدان رفاقت گذرم از سر خویش تا بدانی که این حاصل دوست داشتن است .
  10. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    ترسم که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود
  11. رجایی اشکان

    گفتگوهای تنهایی

    آجر می چینم روی هم دور تا دورِ بودنم آن قدر که دیواری شود تا هیچ احساسی نتواند سرک بکشد و سَر به سَرم بگذارد
  12. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    در غم عشق نبودیّ و محبت کردی این هم از لطف شما بود و نمی‌دانستیم من نکردم گله از عهد و وفاداری تو عهد ما عهد جفا بود و نمی‌دانستیم
  13. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    ای رفته ز دل رفته ز بر ،رفته ز خاطر بر من منگر تاب نگاه تو ندارم بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم
  14. رجایی اشکان

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    اگه گريه هات تو خنده غفلت ديگران شنيده نشد تا خورد نشي؛ بدون تنها محرمت "خدا" بوده! حالا هم اگه دلت شکسته و بغض تنهائي خفت کرده؛ شک نکن تنها مرهمت "خداست" که ؛ از سر تواضع يه بهونه واسه نوازشت گير آورده! آخه مي دوني ؟ : "خدا" خيلي تنهاست...
  15. رجایی اشکان

    نامه عاشقانه من

    در تکاپوی جریان رعد برسرزمین یخ بسته زمستان قلبم غرش غم هایی که زنگار تبسم دیروزم بودن می دریدن لحظه هایی را که به دروغ،آرام بودن آرامشی که خوف بر انگیز بود تکه های یخ بسته احساسم پازلی از زندگی برایم ساختن و اینک گم شده تکه ی خوشی در گیرو دار دلتنگی...
  16. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  17. رجایی اشکان

    ممنون دوست عزیز :redface:

    ممنون دوست عزیز :redface:
  18. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    تبی این گاه را چون كوه سنگین می كند آنگاه چه آتشها كه در این كوه برپا می كنم هر شب
  19. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    تو را گم می كنم هر روز و پیدا می كنم هر شب بدینسان خوابها را با تو زیبا می كنم هر شب
  20. رجایی اشکان

    مشاعرۀ سنّتی

    ‫ من را نمی شناسد کسی اینجا، گم نامم و به نام تو می نازم شادم که مثل عده معدودی،شعری برای نام نمی سازم شعرم برای توست شعاری نیست،کشتی برای موج سواری نیست باور مکن که دل به زمین دادم،وقتی تویی بهانه پروازم
بالا