نامم را والــــــــــدینم ...
زبانم راکشــــــــــورم...
دینم را اجــــــــــدادم...
حرفم را جــــــــــامعه ام انتخاب کردند...
از دار دنیا یک "عــــــــــشق" راخودم انتخاب کردم
که ان هم "عوضی" از اب درامد...
از هيچكس انتظاری ندارم
فقط
اگر شد!
در اين هجوم سرد تنهايی
در اين طوفان تاريكی
در اين شب
كه دارد ذره ذره در من رخنه ميكند
برای اين سرگردان
كوچه های شهر
برای اين دل
آرامش آرزو كنيد...!
ديگر از هيچكس انتظاری ندارم...