روزي پدري بودوپدررافرزندکي بودبسيارزيرک وکنجکاوواين پسربسيارازپدرخويش سوالهامي پرسيد
يک روز که پدربرنمازنشسته بودچون فارق آمدگفت:پروردگاراروز محشرماراياورباش.فرزندروبه پدرکردو گفت:پدرروزمحشرمگرچه خبراست؟
گفت:پسرم روز محشرروزي است که مردمان بسيارانبوه گردمي آيندوآن روزي است پرآشوب.کس-کس را...