داستان قشنگیه:
يكي از اساتيد دانشگاه ميگفت در دوره تحصيلاتم در آمريكا در يك كار گروهي با يك دختر آمريكايي به نام كاترينا وهمينطور فيليپ، كه نميشناختمش همگروه شدم.
از كاترينا پرسيدم فيليپ رو ميشناسي!؟
كاترينا گفت آره، همون پسري كه موهاي بلوند قشنگي داره
و رديف جلو ميشينه ! گفتم نميدونم كيو ميگي...