نتایح جستجو

من هم یبار خواهر دوستم فوت شده بود شب رفتیم قبرستان البته ی چند نفری بودیم واقعا خاطره حشتناکی بود سر قبر شمع روشن کردیم و دوستمون هم گریه میکرد ما هم نشسته بودیم به این زندگی بی معنی و پوچ فکر میکردیم و اینکه صدای باد حتی میپیچید تو قبرستان ترسناک بود چه برسه به اینکه حیونی جانوری چیزی بیاد...

میخای ی عکس از خودم با سیبیل چنگیزی برات بفرستم کلا تا اخر عمرت دیگه سیبیل نزاری؟ خخخخ

با سیبیلای احمد

ماکس یا ماسک مسئله اینست

حال من حال همان عاشقی است که مانده در ایستگاه خالی چشم دوخته به قطار رفته نمی داند به شیرینی بوسه اخر فکر کند یا تلخی رفتن معشوق

متاسفانه نشد :sneaky: :sneaky: :sneaky:

به این که تو لاتاری برنده میشم؟

‏دیگران ، منتظر شب که به بستر بروند ما به امّید طلوعِ شبِ ظلمانی خود دیگران ، خانه خرابانِ رهِ حرص و هوس ما خرابیم هنوز ، از غم ویرانی خود... ‎#عمو_حاتم ‎#حاتم_مشمولی

از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد می‌برم جور تو تا وسع و توانم باشد گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد چون مرا عشق تو از هر چه جهان بازاستد چه غم از سرزنش هر که جهانم باشد تیغ قهر ار تو زنی قوت روحم گردد جام زهر ار تو دهی قوت روانم باشد در قیامت چو سر از خاک...

چی؟

شاید از تقصیراتت بگذره ولی راه راست با اون سیبیل و ابروی سوخته نمیشه

چو او آب حیات آمد، چرا آتش برانگیزد چو او باشد، قرار جان چرا جان بی قرار آمد #مولانای_جان

خدایا خودت از اون نگاهها که حواسمون نیست بهمون بنداز

یا رفیق من لا رفیق له ای رفیق آنکس که رفیقی ندارد

اي عاشقــان اي عاشقـان پیمانه را گم كرده ام دركنج ویران مــــانده ام ؛ خمخــــانه را گم كرده ام هم در پی بالائیــــان ؛ هم من اسیــر خاكیان هم در پی همخــــانه ام، هم خــانه را گم كرده ام آهـــــم چو برافلاك شد، اشكــــم روان بر خاك شد آخـــــر از این جا نیستم ؛ كاشـــــانه را گم كرده ام...

😅😅😅

احمد من کم نمیارما ولی اینجا اعتراف میکنم شکست خوردم خخخ

کرمی؟

عجب از چشم تو دارم که شبانش تا روز خواب میگیرد و شهری زغمت بیدارند

سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را