تا تو بودي در شبم، من ماه تابان داشتم
روبروي چشم خود چشمي غزلخوان داشتم
حال اگر چه هيچ نذري عهده دار ِ وصل نيست
يک زمان پيشآمدي بودم که امکان داشتم
ماجراهايي که با من زير باران داشتي
شعر اگر مي شد قريب پنج ديوان داشتم
بعد تو بيش از همه فکرم به اين مشغول بود
من چه چيزي کمتر از آن نارفيقان...