نتایح جستجو

  1. P

    همین الان داری به چی فکر میکنی؟

    حس پوچی
  2. P

    مولانا

    این جهان زندان و ما زندانیان....
  3. P

    همین الان فازت چیه؟

    بیخوابی
  4. P

    همین الان داری به چی فکر میکنی؟

    من یکم که استرس دارم یکم هم این کلیپهای اینستا میبینم کلا رد دادم
  5. P

    همین الان داری به چی فکر میکنی؟

    به اینکه یه دستی از غیب قراره بیاد و نجاتم بده
  6. P

    همین الان داری به چی فکر میکنی؟

    به اینکه زمان چقدر زود میگذره پیر شدیم لعنتیا
  7. P

    همین الان داری به چی فکر میکنی؟

    مگه مهمه
  8. P

    همین الان داری به چی فکر میکنی؟

    به زن زندگی ازادی
  9. P

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    کجا پنهانت کنم...؟؟ که در من آشکار نباشی در قلبم پنهانت کنم تپشهای بی وقفه میشوی ... در نگاهم پنهانت کنم قطره قطره اشک میشوی ... درنوشته هایم پنهانت کنم واژه واژه عشق میشوی ... درپستوی خاطراتمان پنهانت کنم تک تک موهای نقره ای میانِ موهایم میشوی ... درهیاهوی روزگار پنهانت کنم زیباترین خط پیشانیم...
  10. P

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    در قفس خیال تو تکیه زنم به انتظار تا که تو بشکنی نفس پر بکشم به سوی تو
  11. P

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    می‌دانم حالا سالهاست که دیگر هیچ نامه‌ای به مقصد نمی‌رسد حالا بعد از آن همه سال، آن همه دوری آن همه صبوری من دیدم از همان سرِ‌ صبحِ آسوده هی بوی بال کبوتر و نایِ تازه‌ی نعنای نورسیده می‌آید پس بگو قرار بود که تو بیایی و ... من نمی‌دانستم! دردت به جانِ بی‌قرارِ پُر گریه‌ام پس این همه سال و ماهِ...
  12. P

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    چشم من بیا منو یاری بکن گونه هام خشکیده شد کاری بکن غیرگریه مگه کاری میشه کرد کاری از ما نیاد زاری بکن اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد تا قیامت دل من گریه میخوات هرچی دریا رو زمین داره خدا با تموم ابر های آسمونا کاش می داد همه رو به چشم من تا چشام به حال من گریه کنن اون که رفته دیگه هیچ وقت...
  13. P

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    میخام قلبمو بدم بهت
  14. P

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    صدای تو را دوست دارم صدا کن مرا صدا کن مرا
  15. P

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
  16. P

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    سبز با تو دیشب تا کجا رفتم تا خدا وانسوی صحرای خدا رفتم من نمی گویم ملایک بال در بالم شنا کردند من نمی گویم که باران طلا آمد لیک ای عطر سبز سایه پرورده ای پری که باد می بردت از چمنزار حریر پر گل پرده تا حریم سایه های سبز تا بهار سبزه های عطر تا دیاری که غریبیهاش می آمد به چشم آشنا ، رفتم پا به...
  17. P

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    تو میوه ممنوعمی اما برداشتمت من از رو زمین انگار قبلا یکی تورو از شاخه چید و انداخت زمین مثل من نشینه غم به دلت زخمات واسه همه زشته واسه من خوشگله نمیزام هیچکسی برسه دستش بهت آخه تو ریشه نداری مثل من خرابی مثل من شدی از آدما فراری مثل من میخوام قلبمو بدم بهت آخه تو بارون ندیدی مثل من دل...
  18. P

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    گفتم این کیست که پیوسته مرا میخواند خنده زد از بن جانم که منم
  19. P

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    تو آه منی اشتباه منی؛ چگونه هنوز از تو میگویم تو همسفر نیمه راه منی؛ چگونه هنوز از تو میگویم؟! پناه منی تکیه گاه منی؛ که زمزمه ات مانده در گوشم گناه منی بی گناه منی! که بار غمت مانده بر دوشم… بهانه ی من بغض خانه ی من؛ گرفته دلم گریه میخواهم خیال خوش عاشقانه ی من؛ همیشه تویی آخرین راهم… بهانه ی...
  20. P

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    تو که می‌شناسی درد تو شعرامو تو که می‌فهمی معنی ایهامو تو که با رنج کشیدی بدن زخمی‌مو تو که دیدی یه شبه برف رو موهامو بدنم‌ مَهلکه‌ی شیهه‌ی شلاق شد من اگه خسته شبیه تنِ ایران بودم من اگه لحظه‌ی پایانیِ انسان بودم خاطراتِ تو منو زنده نگه داشته هنوز وسطِ بی‌تو‌ترین نقطه‌ی زندان بودم که به یادِ تنِ...
بالا