شنیدیم اومده تو شُر بُری تماشا هر چی بینُمون گذشته کرده حاشا
گفتم اَی ایطُو باشه بَری من اُفته شایدم ئی حَرفو ر کِس دیگه گفته
بایه هرجوری شده گیرش بیارم از خُدش تــــَـــتو قضیه ر درآرم
اومدم تو شاچراغ تو...
ای خدا ای فاتح هر مشکلم / وی همه آرامش جان و دلم
بشنو از دل راز یک بی آبرو / ده مجال گفتگویم ، گفتگو
در شب احیا به تو رو کرده ام / خویش را با توبه همسو کرده ام . . .