نمی بینی چه اتشی در قلبم برپاست ؟
حق داری هیچ کس اتش زیر خاکستر را نمیبیند...
ولی من از سردی قلبت خبر دارم
چون مثل تو با چشم نمی بینم من لمس میکنم
ولی چه خوب که تو عادت من رو نداری
چون شاید قلب منم سرد میشد نه برای اینکه
دوست ندارم نه...
برای اینکه خیلی دوست دارم
دوست ندارم اتش قلبم بسوزاند تو را...