قصه ای امشب ما قصه ای یه جنگل بزرگه و سلطانش
یه روز این آقا سلطان جنگل قصه ای ما به فکرش رسید که آیا کسی هست از من قوی تر باشه یا نه ؟؟؟؟
همه ای حیوونای جنگل و دعوت کرد که بیان تو جلسه ای که گرفته شرکت کنند
خلاصه روز بعد همه ای حیوونا اومدن
شیر غره ای کرد و جلسه شروع شد
با اون لحن سلطانیش گفت...