نتایح جستجو

  1. fahimeh89

    *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ ***

    چگونه و با چه رویی می توان به تاول های پا گفت که تمام مسیرطی شده اشتباه بوده ؟؟
  2. fahimeh89

    رد پای احساس ...

    دوستت دارم حتي اگر قرار باشد شبي بي چراغ، در حسرت يافتنت تمام پس كوچه ها را زير باران، قدم بزنم. . . ...
  3. fahimeh89

    معماری با مصالحی از جنس دل

    نبودنت را...!!! وقتی فهمیدم...!!! که فاصله ی بین انگشتانم...!!! خالی ماند...!!!
  4. fahimeh89

    خلوتی با خدا

    پروردگارا به من بیاموز آهی نكشم برای كسانیكه دلم را شكستند...
  5. fahimeh89

    [IMG]

    [IMG]
  6. fahimeh89

    رد پای احساس ...

    شنــــــیدم اونی کهــــــ منــــــ بخاطــــــر رفتــــــنش گریــــــــــــه کردمــــــ رفتهــــ و واسهــــ دوســــــتاش تعریفــــــ کردهــــ و کلـــــــــــ ـ ـی خندیــــــــــدن...
  7. fahimeh89

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    چشم هایم را به بیمارستان می برم.. نمی دانم چه مرگشان شده! هر شب در خواب جایشان را خیس می کنند…!
  8. fahimeh89

    رد پای احساس ...

    تلخ تر از خود جدايی ها... آنجايی است كه بعدها آن دو نفر مدام بايد وانمود كنند، كه چيزی بينشان نبوده... كه هيچ اتفاقی نيفتاده... كه از همديگر هيچ خاطره ای ندارند...
  9. fahimeh89

    معماری با مصالحی از جنس دل

    كاش بودنها را قدر بدانیم به خـــــدا قسم نبودنها همین نزدیكیهاست . . . !
  10. fahimeh89

    لذت

    عاااااااااااااااااااااااااالی...
  11. fahimeh89

    چندش آور ترین رژیم غذایی! +عکس

    حالم بد شد.
  12. fahimeh89

    معماری با مصالحی از جنس دل

    هیس... حرف نزن! صدای نفس هایت را بیشتر از دروغ هایت دوست دارم!!!
  13. fahimeh89

    معماری با مصالحی از جنس دل

    این قاعده ی بازی است.... اگر دست دلتان رو شد که دوستش داری ... باختنت حتمی است ... مراقبِ آخرین جمله‌ی آخرین دیدار باشید ؛ دردش زیاد است!
  14. fahimeh89

    به نام زن... ♡

    میدانی ؟ درد آور است من آزاد نباشم که تو به گناه نیفتی ! باید لباسم را با میزان ایمان شما تنظیم کنم! ژست روشنفکریت تنها برای دختران غریبه است... به خواهر و مادرت که میرسی قیصر می شوی! در تختخواب با تمام عقیده هایم موافقی... آنقدر خوب سر وجدانت کلاه میگذاری! این را هم بخوانی میگویی اغراق...
  15. fahimeh89

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دیگر نه آدم، آن آدم است و نه حوا، آن حوا من و تو زاده ی کدامین دو نخستینیم که نه بوی آدمیت داریم و نه هوس حوا. . . ؟!
  16. fahimeh89

    معماری با مصالحی از جنس دل

    تو به افتادن من در خیابان خندیدی و من تمام حواسم به چشمان مردم بود که عاشق خنده ات نشوند!
  17. fahimeh89

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دوســـــتـــــــت دارم ، تكــ‌‌ ــ ــیه كلام تو بود من ، بیخودے به آن تكیه كرده بودم ...
  18. fahimeh89

    معماری با مصالحی از جنس دل

    من به هر تحقیری که شدم با صدای بلند خندیدم ... نام مرا گذاشتند "با جنبه" بی انکه بدانند خندیدم تا کسی صدای شکسته شدن قلبم را نشنود…!
  19. fahimeh89

    *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ ***

    کـودکــــ دستـانـــِـ کـوچکـــِـ خـود را بـالا بـرد و گفتــــ خـــدایـا بـارانـی بـفـرستـــــ ... کـودکـانــــــ صبــر ِایـوبــــــ نـدارنـد کـه ... خستـه شـد و دستـهایـشـــــ را پـاییـن انـداخـتـــــ بـا گـریـه رو بـه آسمـان گفت : دیگـــر بـارانـــــ نمـی خـواهـــم ...
  20. fahimeh89

    رد پای احساس ...

    خسته ام؛ خسته تر از آنی که خیانت کنم ...تنهایم؛ تنها تر از آنی که عاشق شوم
بالا