نتایح جستجو

اینهم مثله بحث، هستی و نیستیِ.... بقول مترلینگ:حتی خدا هم که عین هستی است نمی تواند نیستی را به وجود بیاورد، همان گونه که آفریننده قادر نیست پایان خود را ببیند، زیرا اگر پایان خود را می دید آن وقت بی پایان نبود.

و بازهم با نصف حرفهاتون موافقم و با بقیش مخالف. متاسفانه این بحثها رو خیلی نمیشه باز کرد. نخست اینکه باید دید قانونگذار چه قوانینی رو به جامعه تحمیل میکنه. آیا اون قانون ضرری برای کسی داره یا نه. باز هم متاسفانه میبینیم که 98 درصد قوانین به نفع قانونگذار هست. از هر قانونی نمیشه تبعیت...

خودکشی در خمیره و سرشت بعضی ها هست و نمی توانند از دستش بگریزند. خلاصه اگه یه وقت نبودیم گفتیم بدونی علتشو.

درود... با این قسمت صحبت هاتون که فرمودید مردم، خدا رو نمیشناسن و مبلغین مذهبی دارن از دین سوء استفاده میکنن موافقم. اما منظورتون رو از اینکه انسانهایِ بی خدا، بدبخت و بد هستند رو نفهمیدم. به نظر من کسیکه شعور داره نیازی به دین و مذهب نداره. شما دلایل آدمهایی که میگن انسان به دین نیاز داره رو...

بنظر من، تکلیف ما اینه: اگر چیزی نمیدونیم، اقلا خرافات و موهومات رو دور بندازیم و اگر نادان هستیم، اقلا خرافه پرست نباشیم.

از نظر انسا نھا ، سگ ھا حيواناتی باوفا و مفيد ھستند... ولی از نظر گرگ ھا ، سگ ھا گرگ ھايی بودند كه تن به بردگی دادند تا در آسايش و رفاه زندگی كنند!! [IMG]

وقتي پروانه در تاري بيفتد كه عنكبوتش سير باشد تازه قصه زندگي آغاز ميشود چون نه ميتواند پرواز كند و نه بميرد. [IMG]

من مدعي نيستم كه خدائي نيست، آنچه كه ادعا ميكنم اين است كه ما نميدانيم كه خدائي هست. راسل

درود مهندس جان;) بنظر من با کتابهایه موریس مترلینگ شروع کن...فقط میتونم بگم عاشقش می شی. مترلینگ نیازی به تعریف کردن من نداره. خیلی ساده، همه چی رو توضیح میده. مثله بعضیا .........:D نیست که احتیاج به تفسیر داشته باشه... و مثله بعضیایه دیگه متعصب و مذهبی نیست. اون برادری که اسم شریعتی رو آورد...

نه یکی دیگه هم هست... کلاه قرمزیه

افسردگی وقتی پیش می آید که رنج آدم از ظرفیتش بیشتر باشد. وقتی علم و عقل و هوش آدم از ظرفیتش بیشتر باشد، زندگی نرمال، غیر ممکن می شود.

منم یه حس خاصی به این دارم [IMG]

اون کوچلو هم باران هست...خواهش:smile:

[IMG]

:w24:...عزیزم مرد که گریه نمیکنه. تو دیگه بزرگ شدی. واقعیت هارو باید بپذیری:w24: آفــــــرین

وقتي مروجين مذھبي به سرزمين ما آمدند، در دست شان کتاب مقدس داشتند و ما در دست زمين ھايمان را داشتيم پنجاه سال بعد، ما در دست کتاب ھاي مقدس داشتيم و آنھا در دست زمين ھاي ما را داشتند

دو چيز تفاوت فاحشی بين انسان و حيوان بوجود می آورد: قدرت بيان و دروغگوئی لوبد جرج

تعجب داره؟ من هرچی بهت گفتم دروغ بوده.:D

آنجا که حقيقت نباشد ھمه چيزش زشت و پست و مبتذل است(سقراط) البته جایی هم که حقیقتو بگی، پدر آدمو در میارن

به دوست خود دروغ بگو، اگر آن را افشا نکرد می توانی حقيقت را بعدا به او بگوئی مورا