رمید آن دلاور سپاه دلیر / به کردار گوران ز چنگال شیر
غمی گشت کاووس و آواز داد / کزین نامداران فرخ نژاد
یکی نزد رستم برید آگهی / کزین ترک شد مغز گردان تهی
ندارم سواری ورا هم نبرد / از ایران نیاید کس این کار کرد
ور ایدونک او را بیامد زمان / نیندیشی از پوزش بی گمان
پس آنگه یکی چاره سازم تو را / به خورشید سر برفرازم تو را
چو بشنید رستم دلش شاد شد / از اندیشه ی بستن آزاد شد
سلام
فرا رسیدن عید سعید نوروز بر همه عزیزان ایرانی در همه جای دنیا و شما دوستان هم باشگاهی مبارک و فرخنده باد
امیدوارم امسال بتونیم در کنار هم با هر رنگ ظاهری و رنگ اعتقادی با مهربونی توی این کشور زندگی کنیم
:gol::gol::gol:
داد از غم تنهایی، دیگر چه ثمر دارد؟ / وین عالم جان فرسا، کی شهد و شکر دارد؟
بر سنگ و گل و بلبل، صدها نظر عاشق / از سنگ بُوَم کمتر؟ بر من که نظر دارد؟
فی البداهه از خودم تقدیم به شما:gol:
سلام پوریا جان
خوبی؟
اقا میگم تو از پروژه های کسیری خدمت اطلاع دقیقی داری؟ یعنی اینکه خودت دقیق بدونی یا کسی از رفقات گرفته باشه که تو ریز کار باشی
خصوصا دانشگاه امام حسین
خودم خوندم یک سرس شرایطو.میخوام دقیق بدونم همینه واقعا
مراجعه کننده باید چ شرایطی داشته باشه؟ رزومه میخوان؟ چجوریاست کلا
ممنون
منم گفت شیر اوژن و گردگیر / که گاهی کمند افکنم گاه تیر
هم اکنون تو را همچو کاموس گرد / بدیده همی خاک باید سپرد
بدو گفت چنگش که نام تو چیست / نژادت کدامست و نام تو چیست
بدان تا بدانم که روز نبرد / کرا ریختم خون چو برخاست گرد