نتایح جستجو

yasman say lay about me i am taraneh i am 15years with cotton shoes:child:

i dont go i am kilometer zero :child: no i dont kal kal :w11:

ok i want to learn english i speak english and you detect my mistake:child:

کوچولو میشه انگلیسی بنویسی اینجوری ما بیسواد ها هم یه چیزایی یاد میگیریم .

thancs fur yoo:w27: اون مال منه چه بخوای چه نخوای :w43::w11: it is my food چندتا اشتباه داره ؟کوچولو :child:

:biggrin::biggrin::biggrin: اوه خدای من تو به این لاغر مردنی میگی مرغ :biggrin:

:child: سلام کوچولو خوش اومدی اما جای درستی نیومدی :biggrin: بحث سیاسی موقوف forbiden مهم نیست چه کسی باشه مهم اینه که من کلاهم رو محکم بگیرم .با حلوا حلوا گفتن و بقیه ماجرا .:child: ---------------------------------------------------- از مترسكي سوال کردم: آيا از تنها ماندن در اين مزرعه بيزار...

کافر همه را به کیش خود بیند کوچولو خودتی :child: برو به جوجو ت غذا بده کوچولو یه موقع تلف نشه ؟:w21:

یك روز صبح به همراه یكی از دوستان آرژانتینی ام در بیابان «موجاوه» قدم می زدیم كه چیزی را دیدیم كه در افق می درخشید. هرچند مقصود ما رفتن به یك «دره» بود، برای دیدن آن چه آن درخشش را از خود باز می تاباند، مسیر خود را تغییر دادیم. تقریباً یك ساعت در زیر خورشیدی كه مدام گرم تر می شد راه رفتیم و تنها...

شلام بر عزیزانی که هیچ وقت نیستند شاید هم هستند و حوصله ندارن خلاصه سلام .

آخرین باری که دیدمش پانزدهم آگوست بود. درست شب قبل از اعدامش! اصولا شب قبل از اعدام نمی ذارن که کسی به فرد اعدامی نزدیک بشه. اون شبها من با شادی زیاد به تخت خودم می رفتم و روز بیست و هشتم آگوست رو انتظار می کشیدم و همش صحنه ای که قرار بود آزاد بشم رو برای خودم تو ذهنم مرور می کردم. نیمه شب...

گفته اند اسبی به بیماری گرفتار آمد و پشت دروازه شهر بیفتاد . صاحب اسب او را رها کرده و به داخل شهر شد مردم به او گفتند اسبت از چه بابت به این روزگار پرنکبت بیفتاد و مرد گفت از آنجایی که غمخواران نازنینی همچون شما نداشت و مجبور بود دائم برای من بار حمل کند . یکی گفت براستی چنین است من هم مانند...

ناصر خسرو قبادیانی بسوی باختر ایران روان بود . شبی میهمان شبانی شد در روستای کوچکی در نزدیکی سنندج ، نیمه های شب صدای فریاد و ناله شنید برخاست و از خانه بیرون آمد صدای فریاد و ناله های دلخراش و سوزناک از بالای کوه به گوش می رسید . مبهوت فریاد ها و ناله ها بود که شبان دست بر شانه اش گذاشت و گفت...

از شوخی گذشته دوستتون داریم شاید در اون حد نیاشه اما کم هم نیست . زندگی با عشق ورزیدن به دیگرون که معنی پیدا میکنه .امتحان کنید حس خوبی داره وقتی به کسی میگی دوسش داری واقعا حس قشنگی به ادم دست میده حس میکنی زنده ای و زندگیت داره بهت لبخند میزنه .یادتون باشه دوست داشتن فقط مال همسران نیست همه رو...

ممد صادق جان مگه شما اقای استاد ممدصادق شهامفر نیستی که ذخیره درس میده؟ اگه نیستید من تموم حرفام وپس میگیریم ما رو باش که داریم یه ساعت واسه کی این همه دستمال و مواد شوینده تلف میکنیم . اقا جون دوتا مایع ظرفشویی سه تا پودر واست حروم کردیم چه احمقی بودیم ما:biggrin...

اره میخونیم اما بگذریم خوشحال شدم عزیزم دیمت برم دیگه بخوابم بای الهی فدات بشم اصرار نکن من باید حتما فدای تو بشم . قیافت هم یکه .بای

سلام عزیز دلم ممد صادق جان الهی من فدای اون روی ماه و قشنگت برم الهی یه ماشین بزرگ از اون هیجده تایرها بیاد من و با خاک یکسان کن بعد وقتی دارن تیکهامو جمع میکنند یه کاغذ از توش بیفته که روش نوشته ممدجان عشقت منو کشت ممد اقا ما کشته مرده مرامتیم ادرس بده بیایم جلو خونتون خودمون رو حلقه اویز...

ممنون خوش تیپ الن دلون جت لی جکی چان دیوید کاپرفیلد ای یو گا کار ما مخلصتیم .اقا ایمیلم و میدم یه عکس از اون روی ماهت سند کن بیاد میخواهم تو والپیپرم بزارم .:w21: ما رو کشتی با این تیپت:w11:

باز هم حکمت خدا تجلی پیدا کرد :biggrin: دیگه بریم بگیریم بخوابیم که فردا باید بااجدادمون دیدار کنیم. شب همتون خوش :w21: پدر بزرگ بگیر که اومدم.:w21:

خوب پس انشالله نفر دوم کنکور شمایید چیه میخوای نفر اول بشی اما کور خوندی نفر اول به اسم من رزرو شده. خدا حافظ این دیگه واقعی بود ./ سلام منو به اینه خوشتیپ پایینی هم برسون.