نـه آغوشت را میـــــــــخواهم !
نـه یک بوســــــــــــه !
نـه دیگر بودنت را
همین که بیایی
از کنارم رد شوی کافیست...!
مــــــرا به آرامش میرساند حتی
اصطکاک ســــــــــــایه هایمان
راستش را بخواهی از موقعی که رفتی هیچ چیزتغییر نکرده است :
- من هنوز قهوه میخورم
- سیگار میکشم
- پیاده روی می کنم
در کل هستم؛ اما
- تلخ تر
- بیشتر
- تنهاتر
عاشق تر از همیشه
پیله خواهم بست
بهار که بیاید
پیله ام را خواهم درید
بال خواهم گشود
پروانه تر از پروانه
تا رویای دستانت
پر خواهم زد
بی شک
من تا تحقق اغوشت
دگردیس ترین
موجود روی زمین
خواهم شد.......
معمار بایستی یک پیامبر باشد ... یک پیامبربه مفهوم واقعی کلمه ... اگر او قادر نباشد حداقل ده سال جلوتر را ببیند، نمیتوان اورا یک معمار نامید.
'فرانک لوید رایت'