نتایح جستجو

  1. hami_sani

    ای بابا چقدر حساسین گفتم که منظوری نداشتم .ببخشید.اخه متنتون ایهام داشت من چیکار کنم؟ موفق...

    ای بابا چقدر حساسین گفتم که منظوری نداشتم .ببخشید.اخه متنتون ایهام داشت من چیکار کنم؟ موفق باشید:gol:
  2. hami_sani

    بازگشت اصغر فرهادی به میهنش...

    نه دیگه اونا موندن.اصغر جون هم اومد تا یکم لباس ببره اخه گویا هوا سرده اونجا:D
  3. hami_sani

    با اين دل بي قرار چه كنم؟؟؟؟؟؟

    دنیا پر شب وروز وهمینطور کوچیک.یه روزی گزرش بهت میوفته
  4. hami_sani

    من منظوری نداشتم ممنون بابت تشکرها ولی یه طوری گفتین مستفیض که احساس کردم دارین ...

    من منظوری نداشتم ممنون بابت تشکرها ولی یه طوری گفتین مستفیض که احساس کردم دارین ..... میکنین.سوتفاهم بود شرمنده.ولی خیلی داغ کردی ها .بچه که زدن نداره
  5. hami_sani

    سنگ بر خدا میزنند!

    تا زمانی که جاهل هست جهالت پا برجاس
  6. hami_sani

    بازگشت اصغر فرهادی به میهنش...

    بابا طرف زن و بچه داره.خواستگاریت که نمیخاد بیاد میگی غلط میکنه. تازه اگه بیاد که از شوق وااا میری
  7. hami_sani

    الان تیکه انداختین یا دعوت کردین. اگه دعوت بود که من قبا رفتم دیدم.اگه تیکه بود که خیلی ممنون...

    الان تیکه انداختین یا دعوت کردین. اگه دعوت بود که من قبا رفتم دیدم.اگه تیکه بود که خیلی ممنون .لطف کردین
  8. hami_sani

    عکس: مقایسه ایران و اسرائیل(جالبه ها!)

    نه منظورشون دقیقا همون جاییه که اجداد فلسطینیا فروختن به اسرائیلیا حالا زورشون میاد برن بیرون
  9. hami_sani

    داور مَشَنگ!!

    میگن سگ ادمو بگیره جو نگیره راسته هاااا
  10. hami_sani

    عکس: مقایسه ایران و اسرائیل(جالبه ها!)

    مگه به هیکله؟ کویت یک پنجاه و چهارم ایرانه ولی اقتصادشو ببین.اینم ........
  11. hami_sani

    حمله دانشجو با چاقو به خانم استاد +تصاویری عجیب

    کار بدی کرده ولی یه نکته خوب هم داره استادا حساب کار دستشون میاد:w08:
  12. hami_sani

    کمک برای پروژه مرمت

    اوکی شما فکر کردین از روی خصاصت نمیخام کمکی بکنم؟ نه من فقط تجربه مو گفتم
  13. hami_sani

    با اين دل بي قرار چه كنم؟؟؟؟؟؟

    نه . اونیو که تو رو به این روز انداخته. نگرانتم
  14. hami_sani

    اندر احوالات شیخ ما !!!!

    روزی شیخ به همراه چند تن از مریدان مایه دارش حوالی بلوار اندرزگو مشغول دور دور بود. تیپ خفن شیخ باعث جلب توجه نسوان حاضر در محفل دور دور شده بود. به ناگه شیخ که کمی آب انگور نوش جان کرده بود و بالا بود چشم مبارکش به حوری ظریف اندامی افتاد. پس شیخ شیشه برقی اتومبیل مرید را پایین داد و چشمکی همچین...
  15. hami_sani

    بهترین درسی که از زندگی تا الان گرفتید

    خوبی از خودته عزیزم
  16. hami_sani

    ی سوال:

    امیدوارم قانع بشید ولی ظاهرا چون شما الان احساساتی هستید قانع نمیشید. موفق باشید
  17. hami_sani

    ی سوال:

    اها پس شما که قبول ندارین دیگه چرا میپرسین. چو دانی و پرسی سوالت خطاست دوست عزیز
  18. hami_sani

    ی سوال:

    نه خدا نیست .خود شمائید. خدا اگاهه که شما میخاید اشنا بشید ولی اختیار با خودتونه.اگه قرار بشه همه کارای غلطی که انجام میدیم بندازیم گردن خدا....پس خدا قاتله.دزده.خلافکاره و....
  19. hami_sani

    به نظر شما بهترین مارک نوت بوک چیست؟

    مگه مدلی که اینطور نباشه هم وجود داره؟
  20. hami_sani

    ی سوال:

    ینی چی خدا اشنا میکنه؟شما اشنا شدید نه خدا.چرا گردن خدا میندازی؟ خدا همه چیو میدونه ولی مسئول هر کاری خود اون ادمه.اگه اینطور باشه که دیگه هیچ کاری پاداش وعقاب نداره.
بالا